۱۳۸۷ دی ۱۱, چهارشنبه

اثرات طبی نماز

برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند
و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد . وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم
خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند
نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بیی خوابی و افکار نا
آرام را از انسان دور می کند.
ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات
ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات
بعدی بپردازد. نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم
نگاه می دارد. تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء
هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.
کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در متعادل و آرام
کردن سمپاتیک موثر است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شودو به این ترتیب به
جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد.
تنظیم متابولیسم بدن فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن , کمک به افزایش حالت استواری و
استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی های تخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است.
سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن
یبوست و سوء هاضمه ,پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی
کمک می کند.

سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی وطراوت پوست می شود.

حالات سجده به واسطه باز شدن مهره ها از یکدیگر باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند، شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این هم برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است . سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات
از خواص نشستن بعد نماز ، پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده و بهبود فتق است.
روشن است که نماز فلسفی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای
خداوند تعالی خواند و نه به انگزه فواید و آثاری از این دست, ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند
برای برخی مفید باشد

۱۳۸۷ دی ۱, یکشنبه

نماز،عبادات و دستورات دين

نماز و انفاق
در سوره بقره از جمله صفات پرهيزكاران را اقامه نماز و انفاق بر مي شمارد... و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون"(1)... و نماز به پاي دارند و از هر چه روزي شان كرديم ( به فقيران) انفاق كنند."


نماز و زكات
در آيات زيادي از قرآن، نماز همراه با زكات مطرح شده است. زيرا نماز رابطه با خالق را محكم مي كند و زكات به استحكام رابطه هاي بين خلق كمك مي كند: " واقيمواالصلوة و اتواالزكوة..."(2) و نماز به پا داريد و زكات بدهيد... ."

نماز و روزه
" واستعينوا بالصبر و الصلوة..."(3) و از صبر و نماز ياري جوييد... .

در تفاسير و روايات مختلف، مراد از صبر را در اين آيه، روزه دانسته اند.(4)


نماز و حج
" واذ جعلناالبيت مثابة للناس و امناً واتخذوا من مقام ابراهيم مصلي ..."(5) ( و به خاطر بياوريد) هنگامي را كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براي مردم قرار داديم ( و براي تجديد همين خاطره) از مقام ابراهيم نمازگاهي براي خود انتخاب كنيد... ."


نماز و عدالت
" قل امر ربي بالقسط و اقيموا وجوهكم عند كل مسجد..." (6) بگو پروردگارم به عدالت فرمان داده است، و توجه خويش را در هر مسجد به سوي او كنيد..." خداوند به پيامبر فرمان داده است كه هر چيز را در مورد صحيح خود به كار برده و به جاي خود بنهيد و فقط به سوي او و براي او و خالصانه عبادت كنيد.


نماز و جهاد
در آيه40 سوره حج، يكي از فلسفه هاي جهاد را جلوگيري از تخريب نمازخانه ها و عبادتگاهها بيان مي كند. " الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربناالله و لولا دفع الله بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيراً..." همانا كه به ناحق از خانه خود بدون هيچ دليلي اخراج شدند جز اين كه مي گفتند پروردگار ما الله است و اگر خداوند بعضي از آنها را به وسيله بعضي ديگر دفع نكند، ديرها، صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مساجدي را كه نام خدا در آن بسيار برده مي شود، ويران مي گردد... ." به اين ترتيب حتي به قيمت خون دادن، بايد از مكان نماز و عبادات حفاظت و حراست كرد.


نماز و امر به معروف و نهي از منكر
لقمان ضمن بيان سفارشاتي به پسرش، به او توصيه مي كند كه : " يا بني اقم الصلوة و امر بالمعروف و انه عن المنكر..."(7) اي فرزند عزيزم نماز را به پا دار و امر به معروف و نهي از منكر كن..."

با برپايي نماز كه انسان را از زشتي ها و منكرات باز مي دارد، روح و جان خود را از همه آلودگي ها پاك و به صفات پسنديده آراسته كنيد و آنگاه مردم را به خوبي ها امر و از بدي ها و منكرات نهي نماييد.


نماز و تلاوت قرآن
" ان الذين يتلون كتاب الله و اقامواالصلوة..."(8)؛ آنها كه كتاب خدا را تلاوت كرده و نماز به پا مي دارند...


نماز و مشورت
"والذين استجابوا لربهم و اقامواالصلوة و امرهم شوري بينهم..."(9) و آنان كه امر خدا را اجابت كردند و نماز را به پا داشتند و كارشان را به مشورت يكديگر انجام دهند... . مؤمنان به وسيله نماز ارتباط خود را با خدا محكم تر كرده و با مشورت با يكديگر، موجبات دلگرمي ديگران را فراهم آورده و وحدت بيشتري را در جامعه اسلام سبب مي شوند.


نماز و اعطاي وام
"... و اقيمواالصلوة و اتواالزكوة و اقرضواالله قرضاً حسناً..."(10)؛ ... و نماز به پا داريد و زكات بدهيد و به خدا قرض نيكو دهيد و براي خدا به محتاجان قرض الحسنه دهيد... . هرگاه انسان نماز را با نيت خالص و با حفظ تمام اركان آن و با مداومت اقامه كرد آنگاه همه چيز را از خدا و به سوي او مي داند و لذا مي تواند زكات مال خود را بپردازد و چون به مالكيت روز جزاي خداوند معتقد است و پاداش آن روز را باور دارد، مال خود را انفاق مي كند و به نيازمندان قرض الحسنه مي دهد. حال چون از همه بدي ها پيراسته شده، در جهت آراسته شدن جامعه به صفات انساني، تلاش و كوشش مي كند و حتي از بذل جان خود نيز دريغ نمي ورزد. نيز هرگاه از او در امري نظر بخواهند، بدون سوء نيت، تمام اطلاعات و دانسته هاي خود را بدون كم و كاست در اختيار آنها قرار مي دهد و به اين ترتيب در برقراري عدالت در تمام شئونات آن كمك مي كند.

۱۳۸۷ آذر ۲۳, شنبه

نقش نماز در تامين امنيت اجتماعى‏

بدون شك امنيت اجتماعى، در تمامى جوامع بشرى همواره از جانب كسانى تهديد و مختل گرديده كه شخصيت فردى آنان بنا به علل گوناگون مورد اهانت واقع شده و در نتيجه «كرامت نفس» خود را از دست داده‏اند. چنين افرادى كه شخصيت آنها لگدكوب گرديده و ديگر عزت و كرامتى براى خود قايل نيستند، از دست زدن به انواع و اقسام بزهكاريها و جرم و جنايتهاى اجتماعى، ابايى نداشته و احساس شرمسارى نمى‏كنند و به همين دليل جامعه از شر آنها ايمن نخواهد بود؛ همچنان كه در سخن حكيمانه‏اى كه از پيشواى دهم شيعيان امام هادى - عليه‏السلام - نقل شده مى‏خوانيم:
«من هانت عليه نفسه فَلا تأمن شره»(18)
«كسى كه خود را خفيف و خوار مى‏داند و در باطن، احساس پستى و حقارت مى‏كند از شر او ايمنى نداشته باش.»
اما نقطه مقابل «ذلت نفس»، «كرامت نفس» و احساس عزت نمودن است كه آدمى را از هر گونه گناه فردى و اجتماعى مصون مى‏دارد؛ همان گونه كه اميرمومنان على - عليه‏السلام - در كلامى آسمانى فرمود:
«من كرمت عليه نفسه لم يهنها بالمعصية»(19)
«آن كس كه بزرگى و كرامت نفس خود را باور دارد هرگز با پليدى گناه پست و موهونش نمى‏كند.»
با توجه به آنچه آمد، اين نتيجه حاصل مى‏شود كه براى برقرارى «امنيت اجتماعى» يكى از راهكارهاى اساسى و مهم، آن است كه عوامل عزت آفرين و كرامت بخش را شناسايى نموده و تقويت نمود تا افراد جامعه با تمسك و عمل به آنها از چنان كرامت نفسى برخوردار شوند كه ارتكاب گناه - حتى در خلوت و پنهانى - براى آنها امرى دشوار و هراسناك جلوه كند. در نتيجه انسانى كه از چنين «تربيت الهى» برخوردار شد هرگز نه در عرصه زندگى فردى و نه در عرصه زندگى اجتماعى، تهديدى براى «امنيت و آسايش» خود و جامعه نخواهد بود.
بدون شك در اين راه، يكى از مهم‏ترين عوامل و راهكارهاى قابل توجه كه در عين حال هيچ گونه هزينه‏اى در بر ندارد، امر مقدس و عظيم «نماز» مى‏باشد؛ چرا كه نماز در واقع حلقه اتصال انسان با وجودى عظيم الشان و بى نهايت به نام خداست كه يكى از مهم‏ترين اسامى و صفات او «كريم» به معناى بزرگوار است. كسى كه به مصداق آيه شريف «فان العزة لله جميعاً» دارنده تمامى مراتب عزت مى‏باشد، به يقين انسانى كه با او مرتبت شد، رنگ و بوى خدايى به خود مى‏گيرد و «كريم» مى‏گردد و «عزيز» مى‏شود؛ چون چنين شد هرگز نفس كريم و عزيز خود را به گناه نمى‏آلايد و جامعه از جانب او در امن و آسايش قرار خواهد گرفت.
از سوى ديگر همان گونه كه مى‏دانيم، خداوند عزيز در سوره مبارك عنكبوت، آيه 45 يكى از مهم‏ترين آثار نماز را دور نمودن نماز گزار از «فساد و فحشاء» معرفى مى‏نمايد، آنجا كه مى‏فرمايد:
«ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر...»
در نتيجه انسان نمازگزار فردى است كه گرد گناه نمى‏گردد؛ چرا كه صبح و شام با خداى خود در راز و نيازى عاشقانه است و حضور او را مستمراً درك مى‏كند و چنانچه صحنه گناه و تجاوز به حقوق ديگران پيش آيد، پا پس مى‏كشد و مرتكب گناه نمى‏شود؛ چه آن كه خداوند را حاضر و ناظر مى‏داند، از اين رو جامعه از جانب او در امن و امان خواهد بود.
نگاهى هر چند گذرا به تاريخچه زندگى بزهكاران و آنان كه «امنيت اجتماعى» را به نحوى از انحاء مختل نموده‏اند، به خوبى اين نكته را به اثبات مى‏رساند كه اكثر قريب به اتفاق آنان، كسانى بوده‏اند كه با نماز و مسجد ارتباطى نداشته و به اين دو عنصر انسان ساز علاقه‏اى نشان نداده‏اند. بدين ترتيب خود را در عرصه حيات، يكّه و آزاد انگاشته و دست به گناهان عظيمى همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و... آلوده‏اند و جوامع بشرى را با «ناامنى» مواجه نموده‏اند.
حال آنكه در ميان كسانى كه در طول حيات خود بيشترين تعهد و مسئوليت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس ديگران داشته‏اند، همواره نام «نمازگزاران» و مقيدين به نماز از درخشندگى ويژه‏اى برخوردار بوده است؛ زيرا نمازگزار مى‏داند كه «اقامه نماز» با «تجاوز به حقوق ديگران» سازگارى ندارد و اصولاً نمازى كه در كنار آن به نوعى «تجاوز» به حقوق انسانها باشد، نماز نخواهد بود.
جايى كه بودن حتى يك تار نخ غصبى در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز گردد، مسلم است كه نماز گزار خود را مقيد به رعايت حقوق ديگران مى‏كند و از دست يازيدن به گناهى بزرگ‏تر خوددارى مى‏ورزد. مطالعه زندگى نمازگزاران حقيقى در طول تاريخ اثبات كننده اين حقيقت مسلم است كه براى برقرارى «امنيت اجتماعى» هيچ عاملى برتر از نماز نمى‏باشد؛ چرا كه خاصان درگاه خداوندى، چنان تقيدى به رعايت حقوق مردمان داشته‏اند كه گاه تا مرز وسواس پيش رفته‏اند. اگر سلسله جنبان عرفان و تقوا، مولاى متقيان على - عليه‏السلام - در كلام نورانى خود مى‏فرمايد:
«وَاللهِ لَوْ اُعْطيتُ الْاَقاليمَ السَّبْعَةِ بِما تَحْتَ اَفْلا كِها عَلى‏ اَنْ اَعْصِىَ اللَّهَ فى نَمْلَةٍ اَسْلُبُها جُلْبَ شَعيرَةٍ ما فَعَلْتُهُ»(20)
«به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند تا خداى را نافرمانى كنم كه پوست جوى را از مورچه‏اى به ناروا بگيريم، چنين نخواهم كرد!...»
بدون ترديد اين همه تقيد به رعايت حقوق ديگران - و حتى حيوانات - از تاثير «نمازهاى حقيقى» آن يگانه عالم خلقت بوده و اين گونه است كه نماز «نفس سركش» را مؤدب به آداب الهى و رعايت حقوق فردى و اجتماعى ديگران نموده و در نتيجه «امنيت اجتماعى» را در بالاترين سطح براى جوامع بشرى به ارمغان مى‏آورد.
آرى، «نماز» بنا به تصريح آيه شريفه «اِنَّ الصَلوةَ تَنْهى‏ عَن الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» انسان را از «غيبت»، «دروغ»، «سرقت»، «قتل نفس»، «تجاوز به حريم خصوصى ديگران»، «ربا خوارى»، «زنا»، «چشم چرانى»، «تهمت»، «حرام خوارى»، «قمار»، «شرب خمر»، و هر آنچه كه به نوعى منجر به تجاوز به حقوق ديگران و در نتيجه ايجاد اختلال در «امنيت اجتماعى» مى‏گردد برحذر مى‏دارد.
مگر فقدان امنيت اجتماعى در جوامع بشرى به غير از اين امور و امثالهم، سرچشمه‏اى ديگر دارد؟! و مگر تمام همّ و غمّ متوليان ايجاد «امنيت» و تئورى پردازان اجتماعى، دست يافتن به راه حلّى عملى و كارا براى از بين بردن ناامنى و ريشه كن كردن عوامل آن نمى‏باشد؟ پس چرا بايد از سهل‏ترين و در دسترس‏ترين و ارزان‏ترين راه حل اين امر يعنى «نماز» غافل باشيم؟
از اين رو ما معتقديم براى برقرارى امنيت اجتماعى، بهترين و مهم‏ترين راه، اصلاح و بهينه سازى رابطه بين «انسان» و «خداوند» و تلاش در جهت آشنا كردن «انسانها» با «خالق خويش» مى‏باشد. البته اين امر نيز ممكن نخواهد بود مگر از طريق «اقامه نماز» با توجه به تمامى شرايط صحت و قبول آن.

۱۳۸۷ آذر ۱۹, سه‌شنبه

نهج البلاغه و نماز

امیر المؤمنین على علیه السلام در نهج البلاغه در موارد عدیده‏اى از نماز، این فرمان بزرگ الهى و محبوب مورد علاقه‏اش که براى هیچ عملى بمانند آن ارج نمى‏نهاد، سخن به میان آورده و اهمیت آن را یادآور شده است.
1- از جمله در آغاز خطبه 199 که موضوعات مهم اسلامى را به اصحابش وصیت مى‏نماید و نسبت به انجام دادن آن‏ها سفارش مى‏کند، مى‏فرماید: نماز را چنانکه باید برپا دارید و در حفظ و اداى آن کوشا باشید، و هر چه بیشتر به جا آورید و به وسیله آن به خداوند تقرب جوئید، زیرا که خداوند در قرآن مى‏فرماید: نماز فریضه‏اى است که در وقت معین بر اهل ایمان واجب شده است. آیا پاسخ دوزخیان را نشنیده‏اید که وقتى طبق گفته خداوند در قرآن از آنها مى‏پرسند: «چه چیز شما را به دوزخ افکند» مى‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
نماز، گناهان را مانند ریزش برگ درختان مى‏ریزد، و همچون رهایى چهارپایان از بند، انسان را رها مى‏سازد. رسول خدا- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- نماز را به چشمه آب گرمى تشبیه فرمود که بر در خانه مردى باشد و شبانه روز، پنج نوبت از آن شستشو کند، که در این صورت دیگر چرکى در بدن وى باقى نخواهد ماند.
مقام و اهمیت نماز را مردانى از مؤمنین مى‏دانند که زینت کالاى دنیا و فرزندى که نور چشم انسان است، و ثروت و دارائى، آنها را به خود مشغول نمى‏دارد چنانکه خداوند در قرآن مجید فرموده است: مردانى هستند که تجارت و داد و ستد دنیا آنها را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمى‏دارد.
با این که خدا، بهشت را به پیغمبر مژده داده بود از بس نماز مى‏گزارد، خود را به رنج انداخته بود، و در این کار نظر به این آیه شریفه داشت: خانواده‏ات را فرمان ده نماز بگزارند، و خویشتن نیز بر انجام آن شکیبا باش.
از این رو پیغمبر هم خانواده خود را به انجام این فریضه بزرگ الهى وادار مى‏کرد و خود نیز با بردبارى به اداى آن مى‏پرداخت .
2- در عهدنامه‏اى که براى محمد بن ابى بکر نوشت و او را روانه مصر نمود تا فرمانرواى آنجا باشد، از جمله دستورهائى که به او داد فرمود: نماز را در اوقاتى که براى آنها تعیین شده به پاى دار و به خاطر این که بى‏کارى و فرصت و وقت دارى، پیش از وقت آن را به جاى نیاور، و به بهانه این که کار دارى، آن را به تأخیر نینداز و این را بدان که تمام کارهایت پیرو نمازت مى‏باشد .
به طورى که مى‏بینید، مولاى متقیان و سرآمد نمازگزاران مسلمین به فرمانگزار جوان خویش محمد بن ابى بکر دستور مى‏دهد که نماز را چه افرادى و چه به جماعت بر هر کار دیگرى اعم از شخصى و کشورى و لشکرى مقدم بدارد و آن را در اول وقت ادا کند، و حق ندارد به بهانه کار یا گرفتارى آن را به تأخیر بیندازد، یا به دلیل این که کارى ندارد، پیش از وقت انجام دهد. بلکه باید طبق دستور خدا و پیغمبر عمل کند و به میل خود جلو و عقب نیندازد.
3- نیز در فرمان مشهور مالک اشتر که پس از شهادت محمد بن ابى بکر در مصر او را به فرمانروائى کشور باستانى مصر منصوب داشت و باید آن را جهان بینى على علیه السلام دانست، مى‏فرماید.
هنگامى که برخاستى و خود را مهیا ساختى تا با مردم نمازگزارى، نماز را چندان طولانى مخوان که مردم را پراکنده سازى و سریع و تند هم مخوان که آن را تباه کنى.
زیرا در میان مردمى که با تو نماز مى‏گزارند، کسانى هستند که علیل و بیمار و ناتوانند، یا گرفتارى و کار دارند. من از پیغمبر- صلى اللَّه علیه و آله- هنگامى که مرا براى تبلیغ اسلام به یمن مى‏فرستاد پرسیدم: چگونه با مردم نماز گزارم پیغمبر (ص) فرمود: با آنها مانند ناتوان‏ترینشان نمازگزار، و حال مؤمنین را رعایت کن .
4- در کلمات قصار آن حضرت در اواخر نهج البلاغه، آن پیشواى عالى‏مقام معصوم و برگزیده خدا، پنج حکم بزرگ الهى را بدین گونه توصیف مى‏کند: نماز وسیله تقرب و نزدیک شدن هر پارسائى به خداست، و حج، جهاد افراد ناتوان است.
هر چیزى زکات دارد و زکات و پاک کردن بدن، روزه گرفتن است. جهاد زن هم خوب شوهر دارى کردن مى‏باشد .
5- در نامه‏اى که به حارث همدانى از یاران نامدارش مى‏نویسد از جمله‏
مرقوم مى‏دارد: در روز جمعه، مسافرت نکن تا بتوانى در نماز جمعه شرکت کنى، مگر این که کار واجبى (مانند جهاد) در راه خدا انجام دهى، یا به سراغ کارى بروى که شرعا معذور باشى. 6- در خطبه (131) از جمله مى‏فرماید پروردگارا من نخستین کسى هستم که به حق رسید و آن را شنید و پذیرفت. به طورى که جز رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله هیچ کس در نماز بر من پیشى نگرفت .
7- از همه جالب‏تر اینست که در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، لحظه‏اى پیش از آنکه جان به جان آفرین تسلیم کند، ضمن وصیت تاریخى خود به فرزندان گرامیش، امام حسن و امام حسین علیهما السلام از جمله مى‏فرماید: خدا را، خدا را که برپا داشتن نماز را از یاد نبرید، زیرا نماز ستون دین است .
مى‏دانیم که امیر المؤمنین (ع) در اینجا به سخن پیغمبر (ص) نظر داشته که فرموده است: نماز ستون دین است که اگر پذیرفته شد، سایر اعمال نیز بتبع آن پذیرفته مى‏شود و اگر مقبول نیفتاد سایر اعمال دیگر بندگان هم مردود شناخته مى‏شود .
نتیجه کلام این که على علیه السلام در شب قدر یعنى بهترین شبهاى سال، در حال نماز، ضربت خورد و در شب قدر هم با سفارش به اهمیت مقام نماز و دیگر ارکان اسلام، چشم از جهان ظلمانى فرو بست و روح بلند پروازش به ملکوت اعلا پرواز کرد. گوئى در آن حال، زبان دل نورانیش، به مضمون این ابیات لسان الغیب شیراز گویا بود:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى‏
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز بمن مژده این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
در پایان سخن، بسیار بجاست که رباعى زیبا و پرشور فیلسوف نامى و حکیم ربانى جلال الدین محقق دوانى را که از حکما و دانشمندان بلند آوازه اسلام در سده نهم هجرى و قبلا از علماى عامه بوده و در اواخر عمر، شیعه شده است بیاوریم و آن را هدیه شیفتگان مولاى متقیان على (ع) کنیم:
اى مصحف آیت الهى رویت
وى سلسله اهل ولایت مویت‏
سرچشمه زندگى لب دلجویت‏
محراب نماز عارفان ابرویت‏

۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه

سستی در نماز

از پدرم رسول خدا(ص) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی وسهل انگاری می کنند، پرسیدم. آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند:
1- خداوند برکت را از عمرش می گیرد.
2- خداوند، برکت را از رزق و روزی اش می گیرد.
3- خداوند، سیمای صالحین را ازچهره اش محو می کند.
4- هر کاری که بکند ، بدون پاداش خواهد ماند.
5- دعایش مستجاب نخواهد شد.
6- برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.
7- ذلیل خواهد مرد.
8- گرسنه جان خواهد داد.
9- تشنه کام خواهد مرد، به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند، تشنگی اش برطرف نخواهد شد.
10- خداوند، فرشته ای را بر می گزیند تا او را در قبرش ناآرام سازد.
11- قبرش را تنگ گرداند.
12- قبرش تاریک باشد.
13- خداوند فرشته ای را برمی گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد، در حالی که خلایق به او بنگرند.
14- به سختی مورد محاسبه قرار گیرد.
15- و خداوند به اوننگرد و او را پاکیزه نگرداند ، و او را عذابی دردناک باشد.

۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

راههاي آشنايي كودكان با نماز

1- كودكان را از همان كوچكي به نماز تمرين دهيم (دوره دبستان)
2- كودكان بزور وادار به نماز نكنيم
3- آنها را در اجراي نماز خيلي زياد تشويق زباني نمائيم مثل احسن- بارك ا...- آفرين
4- به كودكان مثال در خواندن نماز جايزه هديه مخصوص به آن بدهيم
5- به كودكان نماز اظهار محبت وصيت كنيم
6- كودك نمازخوان را به ديگر دوستانش معرفي كنيم (تا انگيزه اي براي شركت آنها در نماز شود)

۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه

معجزه علمى در نماز شب

در کتاب "نسخه های خانگی تجربه شده و اسرار شفای طبیعی" نوشته گروهی از نویسندگان آمریکایی که در سال 1993 م به چاپ رسیده، آمده است: برخاستن از بستر در شب و انجام حرکات ساده در منزل و برخی تمرینات سبک ورزشی و شستن دست ها و پاها و مالش دادن آنها با آب و تنفس عمیق برای سلامتی بسیار مفید است. با اندکی تأمل در این توصیه ها در می یابیم که همه این حرکات در وضو و نماز شب تجلی می یابد. جالب اینکه نبی اکرم اسلام پیش از همه این تحقیقات در اشاره ای معجزه گونه به نماز شب می فرماید:"نماز شب را بر پا دارید که صالحان پیش از شما به آن می پرداختند، تقرب به باری تعالی و دوری از گناه و کفاره بدی ها و دور ساختن درد از جسم در آن نهفته است". امام احمد در مسند خود و ترمذی و بیهقی و حاکم در مستدرک آن را آورده و ابن عساکر از ابی درداء آن را روایت کرده و البانی نیز در صحیح جامع در حدیث شماره 4079 به آن اشاره کرده است. درباره نحوه رفع درد از جسم توسط نماز شب ثابت گردیده است که:نماز شب ترشح هورمون "کورتیزول" را (که کورتیزون طبیعی بدن است) کاهش می دهد به ویژه که نماز شب چند ساعت پیش از بیدار شدن برای وقت سحر (یک سوم آخر شب) اقامه می شود که این امر از افزایش ناگهانی قند خون که برای بیماران مبتلا به این عارضه خطرناک است و نیز از افزایش ناگهانی فشار خون جلوگیری می کند و مانع سکته مغزی و بیماری های مزمن قلبی در بیمارانی می شود که به آن دچار هستند.نماز شب از خطر انجماد خون در رگ های شبکیه چشم که به سبب کندی جریان خون در خلال خواب صورت می گیرد و نیز افزایش فشار خون به سبب استفاده کم از مایعات یا کمبود شدید آن در بدن جلوگیری می کند. علاوه بر آن از بیماری های مشابه ناشی از چاقی مفرط و تنگی نفس که مانع از بازگشت خون از سر از طریق سیاهرگ می شود، می کاهد. نماز شب برای بیمارانی که به انواع التهاب مفاصل همچون روماتیسم و غیره دچار هستند به خاطر حرکات سبک و مالش دادن با آب به هنگام وضو مفید است و بیماری آنان را بهبود می بخشد. نماز درمان کارآمدی برای بیماری "عدم تحرک طولانی مدت" است، زیرا بدن در حین اقامه نماز شب، به حرکت واداشته می شود و تحرک ساده و ملایم آن هم به صورت منظم از روش های اصلی درمان این بیماری به شمار می آید.نماز شب بدن را از شر تجمع گلسترول های سه گانه ( موسوم به چربی های بد) می رهاند. این نوع گلسترول پس از صرف غذای پر چرب در وعده غذایی شبانه، انباشته می شود که در نتیجه آن خطر ابتلا به بیماری های انسداد شرایین قلب در این بیماران در مقایسه با دیگران 32 درصد بیشتر است. نماز شب از مرگ های ناگهانی به دلایل مختلف به ویژه ناشی از سکته قلبی و مغزی می کاهد. نماز شب همچنین خطر مرگ ناگهانی به دلیل افزایش ضربان قلب را کاهش می دهد که تنفس هوای پاک خالی از آلودگی های روزمره به ویژه دود وسایط نقلیه و عوامل حساسیت زا را هم به همراه دارد. از آنجا که در نماز شب تلاوت قرآن و تدبر و تأمل در آن زیاد است این امر ذهن را فعال می سازد و بر توان آن در انجام فعالیت های مختلف می افزاید. تکرار اوراد و اذکار به ویژه اذکاری که صبح و شب بر زبان جاری می شود، از ابتلا به بیماری آلزایمر و ضعیف شدن ذهن در دوران پیری و ناامیدی و دیگر بیماری ها جلوگیری می کند. نماز شب به دلایل ناشناخته ای مانع از بروز بیماری موسوم به زنگ گوش می شود یا از شدت آن می کاهد. خداوند بهترین حفظ کننده و ارحم الراحمین است.بار پروردگارا ای ارحم الراحمین! لطف و مرحمت خود را شامل حال ما گردان و ما را عاقبت به خیر کن.

۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

خشوع روح نماز است

(«الذینهم فی صلاتهم خاشعون» آنها کسانی هستند که در نمازشان خاشعند. سوره مومنون آیه 1). یکی از صفات برجسته مومنان که در سوره مومنون به آن اشاره شده خشیت در نماز است. خاشعون از ماده خشوع به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمی در انسان پیدا می شود و آثارش در بدن ظاهر می گردد. در اینجا قرآن خواندن نماز را نشانه مومنان نمی شمارد بلکه خشوع در نماز را از ویژگی آنان می شمرد. اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتی بی روح و فاقد معنی نیست بلکه در حال نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پیدا می شود که از غیر او جدا می گردد و به او می پیوندند، چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز نیاز با پروردگار می شوند که بر تمام ذات وجودشان اثر می گذارد. خود را ذره ای می بینند در برابر وجودی بی پایان و قطره ای در برابر اقیانوسی بیکران. لحظات این نماز هر کدام برای او درسی است از خودسازی و تربیت انسان و وسیله ای برای تهذیب روح و جان. در حدیثی از حضرت رسول می خوانیم که پیامبر (ص) مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی می کند. فرمود اگر او در قلبش خشوع بود اعضای بدنش نیز خاشع بود. اشاره به اینکه خشوع یک حالت درونی است که در برون اثر می گذارد. برای تحصیل خشوع در نماز امور زیر توصیه می شود: 1. بدست آوردن معرفتی که دنیا در نظر او کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند تا امور دنیوی نتواند به هنگام راز و نیاز با خدا به خود جلب کند و از خدا منصرف شود. 2. توجه به کارهای پراکنده و مختلف معمولا مانع تمرکز حواس است هر قدر انسان توفیق پیدا کند که از مشغله های پراکنده را کم کند به عبادات خود کمک کرده است. 3. انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر اثر دارد. نماز خواندن در برابر درهای باز و محل عبور و مرور مردم و در برابر آئینه و عکس کراهت دارد. 4. پرهیز از گناه نیز عامل موثری است زیرا گناه قلب را از خدا دور می سازد و از حضور قلب می کاهد. 5. آشنایی به معنی نماز و فلسفه افکار و اذکار آن. 6. انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل آن. 7. این کار مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پیگیری دارد که خواستن توانستن است

۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

نماز و ميدان مغناطيسی * نماز و بارهای الكتريكی * نماز و امواج مغزي

نماز و ميدان مغناطيسی:
آنگونه كه از تصاوير به دست آمده از ميدان مغناطيسی زمين پيداست، به طور شگفت‌انگيزی اگر انسان در هر نقطه از زمين رو به قبله بايستد، ميدان مغناطيسی بدنش بر ميدان مغناطيسی زمين منطبق می‌گردد و در مدتی كه در نماز است ميدان بدنش منظم می‌شود. يكی از نكات بسيار جالبی كه پروفسور بور به آن دست يافته بود اين بود كه دريافته بود كه در بدن تمام دانشجويان مؤنث ماهی يك‌بار تغيير ولتاژ شديد ايجاد می‌شود و ميدان بدن به منظم‌ترين حالت خود می‌رسد. اخيراً نیز كشف شده است كه قلب زنان منظم‌تر و قوی‌تر از مردان می‌زند و دليل آن همين تغيير ولتاژ است
نماز و بارهای الكتريكی :
بارهای زائدی كه در اثر تحريكات الكتريكی اعصاب به وجود می‌آيند هم برای ميدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سوء دارند و اين اثرات در نواحی‌ كه اعصاب در آن تحرك بيشتری دارند، خطرات جدی‌تری ايجاد می‌كنند و بايد هرچه سريع‌تر از آن نواحی دور شوند. به طرز حيرت‌آوری می‌بينيم كه اين نواحی دقيقا نواحی هستند كه در وضو شسته می‌شوند و بنابر تحقيقات صورت گرفته بهترين راه دفع اين بارهای زائد استفاده از يك ماده رساناست كه سريع‌ترين و ارزان‌ترين و بی‌ضررترين ماده برای اين كار آب است و جالب اينجاست كه آب هرچه خالص‌تر باشد سريع‌تر بارهای ساكن را از بدن ما به اطراف گسيل می‌دهد و هيچ مايعی مثل آب خالصی كه در وضو به انسان سفارش شده اين اثر را ندارد
نماز و امواج مغزي:
با دفع بارهاي زائد بدن در وضو امواج مغزي در ايده‌ال‌ترين حالت قرار مي گيرند. علاوه بر آن حالت تمركزي كه در هنگام نماز در انسان به وجود مي‌آيد، تشعشع امواج آلفا و نيز توانايي مغز در توليد اين امواج را افزايش مي دهد.امروزه علم ثابت كرده است كه نماز و امواج بدن انسان روی هم تأثيرات شگفتی دارند.
دکتر «محمد زهار» متخصص قلب اعلام کرد: تداوم در نماز یک شفای الهی است که تمام بیماری های جسمانی را از انسان دور کرده و از آن پیشگیری می‌کند.
به گزارش پایگاه خبری تقریب، محمد زهار همچنین تاکید کرد :در نماز همه بخش های بدن به تحرک درآمده و همین موضوع باعث حفظ و تقویت آنها می‌شود.
به نقل از شبکه خبری محیط، دکتر زهار عنوان کرد: سجده فشار خون را پایین آورده و هرچه زمان سجده طولانی شود به همان نسبت فشار خون پایین می آید. وی معتقد است انسان در طول روز به خاطر پوشش جوی مقادیری از انرژی الکترواستیک بارگیری می کند که بر دستگاه عصبی وی فشار آورده و باید از آن رهایی یابد. قرار گرفتن در حالت سجده به خاطر ارتباط با زمین این حجم انرژی را دفع می‌کند.

نماز در سخن دانشمندان غربی

در میان دانشمندان غربی ، تعداد زیادی افراد معتقد به خدا و اهل ایمان هستند که در مورد عبادت و تاثیر آن نظرهایی داده اند و بیشتر به جنبه های تاثیر روانی نماز توجه کرده اند .

- الکسیس کارل در کتاب نیایش در مورد نماز و دعا می گوید :
دعا و نماز کوشش است در آدمی برای رسیدن به خدا و صحبت کردن با موجودی نادیدنی که آفریننده همه چیز و حکمت اعلی است .
دعا و نماز ، عملی است که آدمی را در حضور خدا قرار می دهد .

وی در مورد تاثیر نیایش می گوید :
نیایش ، به آدمی نیروی تحمل غم ها و مصائب را می بخشد و هنگامی که کلمات منطقی برای امیدواری نمی توان یافت ، انسان را امیدوار می کند و قدرت ایستادگی در برابر حوادث بزرگ را به او می دهد.
نیایش علاوه بر اینکه آرامش به وجود می آورد . بطور کامل و صحیحی در فعالیت های مغزی انسان یک نوع شگفتی و انسباط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می کند.

- دیل کارنگی ، روانشناس معروف می گوید :
چرا همه روزه ، نیروهای خود را با نماز ، حمد و دعا تقویت نمی کنیم و تجدید سازمان نمی دهیم ؟!
روان شناسان دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین ، نگرانی و ( تشویق ) و ترس را که موجب اکثر ناخوشی های ماست ، بر طرف می سازد .

- مارسل بوازا ، اسلام شناس معاصر سوئیس و یکی از مشهورترین پژوهندگان اروپایی می گوید :
نماز یادآوری مستمر یگانگی و عظمت خداوند و ابراز اشتیاق برای راه یافتن در مقام قرب الهی است. این تغییر حالت دائمی باعث آن می گردد که امور عادی زندگی ، آدمی را در خود غرق نکند.

- نورمن وینست گریسی :
دعا و نماز بزرگترین نیرویی است که برای مبارزه با دشواریهای زندگی روزانه و به دست آوردن آرامش روحی شناخته شده است.

- روژه گاروردی فیلسوف و دانشمند معروف فرانسوی :
در نماز ، انسان به خود باز می گردد و همه هستی را در وجود خویش احساس می کند و نماز ، انسان با ایمان را به ستایش خدا وا می دارد .

- کنث . و . مورگان ، دانشمند آمریکایی می گوید :
عبادت روزانه در واقع فریضه ای است که بشر در قبال رحمت بیکران الهی انجام می دهد و با ادای این فریضه از خالق متعال مدد می جوید تا در میدان حیات و صحنه تنازع بقا پیروز گردد.

- ویلیام جیمز معتقد است :
اگر نیرویی برای تحمل و پیش آمدها لازم باشد ، در اثر دعا و نماز بدست می آید .

- دکتر توماس هایس اوپ می گوید :
مهمترین مطلبی که من در طول چند سال تجربه و آزمایش به دست آورده ام ، این است که بهترین وسیله برای درمان بی خوابی نماز است ، با این قید که من پزشکم و این سخن را می گویم که نماز بهترین وسیله ای است که تاکنون برای توسعه اطمینان و تسکین اعصاب و آسایش و نشاط شناخته شده است که زمینه بی خوابی را برطرف می کند.
به عبارت دقیق تر ، مهمترین وسیله ایجاد آرامش در روان و اعصاب انسان نماز است .
- سیرل برت ، روان شناس انگلیسی با تاکید بر نظر ویلیام جیمز می گوید :
ما به واسطه نماز می توانیم وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی شویم که در شرایط عادی یارای رسیدن به آن را نداریم .

۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

ترغيب به برپا داشتن نماز

قرآن:« نماز برپا داريد، و زكات بدهيد و با ركوع كنندگان ركوع كنيد.»« و اينكه نماز برپا داريد و از او بترسيد و هم اوست كه نزد وى محشور خواهيد گرديد.»« پروردگارا، مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نيز. پروردگارا، ودعاى مرا بپذير.»« همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز بر پا مى دارند و زكات مى دهند و به كارهاى پسنديده دستور مى دهند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و فرجام همه كارها از آنِ خداست.»« اى كسانى كه ايمان آورده ايد، ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار خوب انجام دهيد، باشد كه رستگار شويد.»«و نماز بر پا داريد و زكات بدهيد و از پيامبر [ خدا ] پيروى كنيد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد.»« به سويش توبه كنيد و از او پروا بداريد و نماز بر پا داريد و از مشركان مباشيد.»1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ـ در گفتارش به اسامه ـ : پيوسته نماز بخوان كه آن برترين كار بندگان است. چون نماز سر دين و ستون و تارك آن است.2 ـ ام سلمه: پايان بخش وصيّت پيامبر خدا، اين بود: نماز را،نماز را و كنيزانتان . آن را تكرار كرد تا آنجا كه زبانش سنگين و سخنش بريده بريده شد.3 ـ انس: هرگاه پيامبر از رفتار مردى خوشش مى آمد، او را به نماز فرمان مى داد.4 ـ امام علىّ عليه السّلام : شما را به نماز سفارش مى كنم. آن است كه ستون دين و نگهدارنده اسلام است . پس ، از آن غفلت نكنيد.5 ـ امام باقر عليه السّلام : ابوذر مى گفت : اى طالب علم ، نماز بخوان پيش از آن كه فرصتهايت از دست برود.6 ـ بكر بن محمّد الازدى: در پيش امام صادق عليه السّلام نشسته بودم كه ابو بصير از ايشان راجع به حورالعين پرسيد و گفت: فدايت شوم ، آنان از مخلوقات دنيايى اند يا از مخلوقات بهشتى ؟ امام فرمود: تو را به اين ها چه كار ؟ بر نماز مواظبت كن . همانا آخرين چيزى كه پيامبر اكرم بدان سفارش و ترغيب كرد، نماز بود.

وقتهاى نماز

قرآن:«نماز را از زوال خورشيد تا نيمه شب بر پا دار و نيز نماز صبح را كه نماز صبح در حضور فرشتگان است.»1 ـ زراره: از امام باقر عليه السّلام ، نمازهايى را كه خداى جلّ جلاله واجب كرده است، پرسيدم فرمود: پنج نماز در شبانه روز. گفتم: آيا در قرآن آن ها را نام برده، بيان كرده و وقتشان را معين نموده است؟ فرمود: آرى، خداوند متعال به پيامبرش فرمود : «نماز را از زوال خورشيد تا نيمه شب بر پا دار» و دلوك همان زوال خورشيد (هنگام ظهر) است و غسق الليل يعنى نيمه شب. پس ميان اين دو وقت ، چهار نماز را نام برده ، بيان كرده و وقت آن ها را تعيين كرده است. سپس خداى تبارك و تعالى فرمود: «و نماز صبح كه نماز صبح در حضور فرشتگان است». پس اين هم پنجمين نماز . و خداوند متعال فرمود: «نماز را در دو طرف روز بر پا دار» و دو طرف روز، همان مغرب و صبح است و «نخستين ساعات شب» و آن نماز عشاى آخر است و فرمود : «بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد» و آن نماز ظهر است؛ نخستين نمازى كه پيامبر خدا خواند و آن در ميان روز و دو نمازى است كه در روز خوانده مى شود: نماز صبح و نماز عصر.2 ـ امام علىّ عليه السّلام در نامه اش به محمّد بن ابى بكر: شخصى وقتهاى نماز را از پيامبر خدا پرسيد. پيامبر پاسخ داد: «جبرييل نزد من آمد و وقت نماز ظهر(زوال خورشيد) را به من نشان داد. پس آفتاب بر ابروى راستش بود و وقت [ نماز ] عصر را نشان داد. پس سايه هر چيز به اندازه خودش بود. و نماز مغرب را هنگام غروب خورشيد خواند. سپس هنگامى كه شفق ناپديد شد، نماز عشاء را گزارد و نماز صبح را در تاريكى پايان شب، در حالى كه هنوز ستاره ها فراوان بودند، خواند؛ پس در اين وقتها نماز بخوان و پيوسته با سنّت شناخته شده و در راهى روشن باش.3 ـ امام صادق عليه السّلام : هنگام [ نماز ] صبح ، از دميدن سپيده است تا اينكه صبح، بيشتر آسمان را فرا بگيرد و سزاوار نيست عمداً از اين وقت به تأخير انداخت ، ولى آن وقتى است، براى كسى كه سرگرم شده يا فراموش كرده و يا خواب مانده است.4 ـ هنگامى كه خورشيد فرود مى آيد، وقت(نماز)ظهر رسيده است تا اينكه به اندازه خواندن چهار ركعت نماز بگذرد. پس از آن، وقت مشترك نماز ظهر و عصر است تا به اندازه خواندن چهار ركعت نماز از خورشيد بماند كه در اين هنگام، وقت نماز ظهر پايان مى پذيرد و وقت نماز عصر باقى مى ماند تا خورشيد ناپديد شود .

چهل حديث از پيامبر اعظم ( صلی الله علیه و اله و سلم ) درباره نماز

1- نماز ستون دين شما است.
2- نماز سيمای دین شماست.
3- نماز چهره شیطان را سیاه می کند.
4- مرز میان بنده و کفر ترک نماز است.
5- پرچم ایمان نماز است.
6- جایگاه نماز در دین همچون جایگاه سر در بدن است.
7- نماز اولین دستوری است که بر امت من واجب شد.
8- نماز اولین عملی است که از بنده به سوی خدا می رود.
9- نماز اولین سؤال روز قیامت است.
10- نماز اولین مهمانسرای خدا در زمین است.
11- اول وقت رضوان خدا ، وسط وقت رحمت خدا و آخر وقت عفو خداست.
12- نماز پشت سر مرد پرهیزگار مقبول است.
13- نماز با لباس حرام قبول نیست.
14- نماز کسی که شراب می نوشد قبول نیست.
15- نماز برای برپا داشتن یاد خداست.
16- مؤمن در مسجد مثل ماهی در آب است.
17- هر چیزی زینتی دارد و زینت اسلام نماز است.
18- روشنی چشم من در نماز است.
19- نماز بهترین موضوع است.
20- بیشترین هم و غمت نماز باشد.
21- وضو کلید نماز و نماز کلید بهشت است.
22- محبوبترین لباس ها نزد خدا لباس سفید است پس با لباس سفید
نماز بخوانید.
23- بهترین دوستانم مومنی است که بهره فراوان از نماز دارد.
24- برترین اعمال نزد خداوند نماز در اول وقت است.
25- دو رکعت نماز مختصر اما با تفکر از یک شب عبادت بهتر است.
26- مانند کسی نماز بخوان که آخرین نمازش را می خواند.
27- بالا آوردن دستها در آغاز نماز زینت نماز است.
28- طول دادن قنوت در نماز سختی های مرگ را کاهش می دهد.
29- هرکس نمازش را عمدا ترک کند دینش را نابود کرده است.
30- بیشترین نگرانی من بر امتم ، پس و پیش کردن نماز از وقت آن است.
31- شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد.
32- اگر بر امتم سخت نبود مسواک زدن برای هر نماز را دستور می دادم.
33- سعی کنید بیشتر اوقات با وضو باشید.
34- اذان گویان ، بلند قامتان روز قیامت هستند.
35- کسی که دعوت مؤذن را پاسخ گوید در قیامت زیر پرچم من است.
36- مسجدها را وسیع بسازید و آنها را پر کنید.
37- من در قیامت امت خود را از آثار سجده می شناسم.
38- پیش نماز تو شفیع تر به درگاه خداست.
39- اگر رشد و بالندگی نمازتان را می خواهید پس بهترین خودتان را به امامت برگزینید.
40- اگر مردم ارزش اذان و صف اول جماعت را می دانستند بر سر آن قرعه کشی می کردند.

فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟

عبادت ، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعى لطف و رحمت و راهنمایى است که ما را به کمال مى رساند; مثلا وقتى پدر و مادر ، فرزندشان را به درس خواندن امر مى کنند ، به سود خود فرزند است و سعادت او را مى خواهند و این امر از روى محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازى ندارند.
آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند:
۱. یاد خدا: (وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِى )[1]; نماز را برپا دار تا به یاد من باشى.
۲. بازداشتن از گناه و زشتى ها: (إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَر)[2]; همانا نماز ]انسان را در دنیا [از زشتى ها و گناه باز مى دارد.
۳. پاکیزگى روح: (...إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکَّى فَإِنَّمَا یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ ى وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ )[3]; ... ]تو[ تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مى ترسند و نماز برپا مى دارند، هشدار مى دهى و کسى پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مى جوید، و فرجام ]کارها[ به سوى خداست.
۴. یارى جستن از نماز در مسیر تکامل: (وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَـشِعِینَ )[4]; از شکیبایى و نماز یارى جویید، و به راستى این کار گران است، مگر بر فروتنان.
۵. پاک شدن از کبر و غرور; حضرت فاطمة (علیها السلام) مى فرماید: (...و الصلاة تنزیهاً من الکبر...;[5]...خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند... .
۶. رستگارى: (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَـشِعُونَ )[6]; به راستى که مؤمنان رستگار شدند; همانان که در نمازشان فروتنند.
در حدیثى آمده است: نقش نمازهاى پنج گانه براى امت من همانند نهر آب زلالى است که از مقابل خانه آنان مى گذرد، اگر کسى روزانه پنج بار در این نهر شستوشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگى و پلیدى خواهد ماند؟!.[7]
و در حدیثى دیگر امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که نمازگزار به سمت قبله براى نماز مى ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه مى کند.[8]
نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمى او از این همه نعمت و خوبى هایى است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویى و تمجید انسان از این همه زیبایى و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس براى تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمى کند، امّا اگر زیبایى آن را نبینى، نابینایت مى شمرند و اگر ببینى و واکنش نشان ندهى و ستایش نکنى سرزنشت مى کنند که چرا ذوق و احساس ندارى و چقدر بددلى!
در مضمون بعضى احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خداى خود نجوا و گفتوگو مى کند و اگر انسان لذت این گفتوگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمى شود.[9]
راستى چقدر لذت بخش است با خداى جهان آفرین به گفتوگو و مناجات پرداختن! و روحى به عظمت تمام هستى یافتن و با خداى هستى هم سخن شدن!

دعاهایی که هنگام وضو خوانده می شود

هنگامی که انسان مشغول وضو می شود ، مستحب است دعاهای زیر را بخواند :

هنگام دیدن آب : « بسم اللهِ وَ بِالله و الحَمدُلله اَلّذی جَعَلَ الماءَ طَهُوراً وَ لَم یَجعَلهُ نَجِسا »

زمانی که قبل از وضو دستها را می شوید : « الّلهُمّ اجعَلنی مِنَ التَّوابین و اجعَلنی مِنَ المُتَطهَّرین »

زمان مضممه : « الّلهم لَعَّنی حجَّتی یَوم اَلقاکَ و اَطلِق لِسانی بِذِکرِک »

هنگام استنشاق : « اللّهُم لا تُحَرّم عَلیّ ریحَ الجَنَّه وَ اجعَلنی مِمَّن یَثُمُّ ریحَها وَ روحَها وَ طیها »

وقت شستن صورت : « اَللّهُمَّ بَیّض وَجهی یَومَ تَسوَدُّ فیه الوُجُوه و لا تُسَوِّد وَجهی یَومَ تَبیَضُّ فیه الوُجُوه »

موقع شستن دست راست : « اَللّهُمَّ اَعطِنی کِتابی بِیَمینی وَ الخُلدَ فی الجَنانِ بِیَساری وَ حاسِبَنی حساباً یَسیراً »

هنگام شستم دست چپ : « اللّهُم لا تُعطِنی کِتابی بِشمالی ولا من وَراء ظَهری وَ لا تَجعَلَنا مَغلولَهً اِلی عُنُقی وَ َاعُوذُ بِکَ مِن مُقَطّعاتِ النَّیران »

هنگام مسح سر : « اللّهُمَ غَشِّنی بِرَحمَتِکَ وَ بَرکاتِکَ وَ عَفوِک »

هنگام مسح پاها : « اللّهُمَّ ثَبِّتنی عَلَی الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فیه الاقدام و اجعَل سَعیی فیما یُرفیک عَنّی یا ذَالجَلالِ و الاکرام»

تأثیر نماز بر کاهش اضطراب

الا بذکر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آیه 28)
"اضطراب" بیماری شایع قرن اتم و کهکشان است. پیشرفت سریع و پیچیده تمدن و در عین حال بی توجهی به ارزش های مذهبی و خانوادگی هر روز بیش از پیش برای افراد و اجتماع اضطراب های جدید به وجود می آورد.(1)
از نظر روان پزشکان ، اضطراب با یک احساس منتشر و مبهم دلواپسی که اغلب ناخوشایند و بدون دلیل است مشخص می شود که معمولاً با یک یا چند مشکل جسمی همراه می گردد. از جمله شخص ممکن است علامت های جسمی چون احساس تپش قلب ، تنگی نفس و درد قفسه سینه ، خالی شدن سردل ، تعریق ، سردرد ، تکرار ادرار ، اسهال ، گزگز دست و پاها ، لرزش و… را نیز به همراه داشته باشد.
اضطراب ، گاهی به شکل طبیعی در اشخاص سالم بروز می کند و گاهی به صورت بیمارگونه و دائمی در می آید که نیاز به درمان و مراقبت پزشکی دارد. با اینکه دلایل علمی گوناگونی از دیدگاه های مختلف به عنوان دلایل بروز اضطراب و تشدید آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ایمان مذهبی ، به عنوان یک عامل مهم در بروز اضطراب نقش غیرقابل انکاری دارد(2) و به این ترتیب نقش پیشگیری کننده و حتی درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسی است.
آرامش حاکم بر روح و روان و در نتیجه آن سلامت جسم اشخاص مذهبی ، در مقایسه با آشفتگی روانی و جسمی و اضطراب لامذهب ها از دیر باز مورد توجه پزشکان بوده است.
به این ترتیب در بعد پیشگیری از اضطراب و برای آرامش دائمی جسم و روان ، "
نماز" نقش خارق العاده ای را ایفا می کند. از طرفی در بعد درمان بیماران مبتلا به اضطراب ، امروز علاوه بر درمان های دارویی ، از روش های چون آموزش انبساط آرامش عضلانی و همچنین تلقین بوسیله هیپنوتیزم نیز استفاده می شود(3) که ما در مورد آرامش عضلانی ناشی از نماز در نکته چهارم از این مجموعه مقالات ، سخن گفته ایم و درباره تلقین های سازنده ناشی از نماز نیز در آینده سخن خواهیم گفت.
در مورد اضطراب ، بد نیست به این نکته اشاره کنیم که شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش می کند ، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتیجه مضطرب ساختن) او را داشته باشد ایمن می یابد و ضمن تکرار باور اعتقادی خود طی نمازهای پنجگانه یومیه این ایمنی همه جانبه را ، به روان خود تلقین می کند و سرانجام آرامش عمیق را در وجود خود ملکه می سازد.
در راستای این موضوع تحقیقات علمی در برخی کشورهای مسلمان نشان می دهد که بیماران مضطربی که در کنار درمان های رایج ضد اضطراب ، به خواندن نماز و قرآن و حتی احادیث نبوی مشغول شده اند(4) ، از بهبودی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بوده اند.

تاثیر نماز بر کاهش افسردگی

حضرت علی «علیه السلام» می فرماید :
"خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد ، به او كم خوابی ، كم خوری و كم حرفی را تلقین می كند."
در قسمت قبل از تأثیر نماز بر بهداشت خواب صحبت كردیم. حال در ادامه همان موضوع باید گفت كه دانش پزشكی ظرف چند دهه اخیر ، موفق به کشف مهمی پیرامون خواب شده است و آن كشف ، بخشی مهم در طول خواب انسان ، به نام خواب REM بوده است( خواب از دو مرحله ی خواب عمیق و خواب REM تشکیل شده است که به طور یک در میان در طی شب حاصل می شوند).
پس از آن كه حدود 45 دقیقه از خواب رفتن انسان گذشت ، مرحله REM آغاز می شود و برای مدت كوتاهی (حدود 10 تا 15 دقیقه) ادامه می یابد.
در طول مرحله REM ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسكلتی بدن از كار می افتد و شخص كاملاً بی حركت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری كامل را نشان می دهد ، طوری كه در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است.
در طی مرحله ی REM ، درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره ای بالا می رود و حركات سریعی در چشم های فرد دیده می شود كه علت نامگذاری این مرحله نیز می باشد(مرحله حركات سریع چشم: RAPID EYE MOVEMENT). چنانچه شخص را در این حالت بیدار كنیم به احتمال بسیار قوی ، ابراز می كند كه در حال خواب دیدن بوده است.
امروزه دانش پزشكی به اثبات رسانده كه یكی از علائم مهم در بیماری افسردگی ، افزایش مدت خواب REM نسبت به میزان طبیعی است.
روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای كاهش میزان REM می باشد.
زمان نماز صبح كه در آیه ی 78 سوره مباركه " اسراء" با عنوان " إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا " از آن نام برده شده است* و مورد تأكید فراوان می باشد ، به گونه ای قرار گرفته است كه سبب كاهش قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شود.
مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و به طور منظم تكرار می شود . با این وجود كل دوران REM در طول یك خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی ، 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیك به صبح به وقوع می پیوندد.
امروزه دانش پزشكی به اثبات رسانده كه یكی از علائم مهم در بیماری افسردگی ، افزایش مدت خواب REM نسبت به میزان طبیعی است ، طوری كه شخص افسرده بیشتر از سایر اشخاص خواب می بیند ، یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM به سر می برد.
از این جهت یك مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ، كاهش مرحله REM از خواب می باشد ، از جمله داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای.
علاوه بر این یك روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای كاهش میزان REM می باشد.
زمان نماز صبح كه در آیه ی 78 سوره مباركه " اسراء" با عنوان " إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا " از آن نام برده شده است* و مورد تأكید فراوان می باشد ، به گونه ای قرار گرفته است كه سبب كاهش قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شود.
همانطور كه خواندید قسمت اعظم خواب REM در حوالی صبح به وقوع می پیوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگاهی كند ، در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب REM را گرفته است.
لذا بیداری صبحگاهی برای نماز ، خود به تنهایی می تواند به عنوان دارویی در پیشگیری از افسردگی و حتی درمان آن مطرح باشد.
لازم به توضیح است كه خواب REM در حد متعادل برای حفظ سلامت و رفع خستگی لازم است ، اما زیادی آن منجر به مشكلات مختلفی از جمله افسردگی می شود و نقش نماز به عنوان متعادل كننده میزان REM مشهود است.

تأثیر نماز در پیشگیری از خودكشی

(واستعینوا بالصبر و الصلوة ...) سوره مباركه بقره/ آیات شریف 445 و 153

قدمت "خودكشی" به اندازه قدمت خود انسان است. در سراسر تاریخ مكتوب بشر ، به اقدام انسان برای از میان بردن خود اشاره شده است كه از آن جمله می توان به داستان خودكشی "آژاكس" در ایلیاد هومر اشاره كرد. (1)
تقریباً هیچ جامعه ای را نمی توان یافت كه اقدام به خودكشی در آن به وقوع نپیوندد. توجه كنید كه "اقدام به خودكشی" با "خودكشی موفق" تا حدودی متفاوت است ، به عنوان مثال ثابت شده است كه خودكشی های جدی و مصمم كه معمولاً از روش های جدی و خشونت آمیز(مثل پرت كردن خود از ساختمان های مرتفع ، حلق آویز كردن ، بریدن رگ یا استفاده از گلوله و ...) صورت می گیرد ، عمدتاً در مردها و در سنین بالا و با موفقیت به وقوع می پییوندد.
در عوض "اقدام به خودكشی" به شیوه تهدید آمیز یا نمایشی و با استفاده از روش های كم خطرتر مثل مصرف دارو ، بیشتر در خانم ها و در سنین جوانی شایع است و كمتر به موفقیت می انجامد. هر چند كه در موارد تهدید و اقدام نمایشی به خودكشی نیز باید مسئله را كاملاً جدی گرفت ، چرا كه 70 تا 80 درصد كسانی كه خودكشی موفق می كنند ، قبلاً نیت خود را با كسی در میان گذاشته اند كه البته مورد توجه قرار نگرفته است. (2)

در هر صورت آن چه كه برای ما مهم است ، دلایل اقدام به خودكشی یا خودكشی موفق است كه عمدتاً به سه گروه تقسیم می شوند:
1- زمینه هایی روانی
2- زمینه های اجتماعی
3- بحران های شخصی و اتفاقاتی كه ایجاد فشار روانی می كنند. (3)

درباره زمینه روانی ، یک بررسی آماری در آمریكا پیرامون خودكشی نشان داده است كه: 72 درصد خودكشی های موفق به علت بیماری افسردگی ، 13 درصد به علت اعتیاد به مصرف الکل ، 8 درصد به علت سایر بیماری های روانی و 7 درصد بدون هیچ زمینه قبلی یا بیماری روانی خاص به وقوع پیوسته اند. بررسی های مشابه وجود اختلالات شخصیت توأم با اعتیاد به الكل یا مواد مخدر را در اقدام كنندگان به خودكشی و كسانی كه موفق به خودكشی می شوند نشان می دهد.
اما از جمله زمینه های اجتماعی مؤثر در خودكشی ، انزوای اجتماعی (ناشی از پیری ، بازنشستگی ، تغییر منزل و گسستن پیوند از خانواده و ...) است؛ به عنوان مثال آسیب پذیرترین گروه ، مردان پیری شناخته شده اند كه بازنشستگی از كار ، تقلیل روابط اجتماعی و كم شدن یا از دست دادن درآمد در آنها باعث ایجاد احساس از دست دادن موقعیت در جامعه و فقدان هدف در زندگی فردی شده است كه ممكن است منجر به احساس بی ارزشی و افسردگی گردد و در نهایت به خودكشی منجر شود.
در میان بحران های شخصی (سومین گروه) نیز فشارهای روانی ناشی از داغدیدگی ، فشار مالی و قانونی و وجود بیماری در خانواده حائز اهمیت بیشتری شناخته شده اند. (4)
با مرور كلی و گذرایی كه بر عوامل ایجاد خودكشی انجام دادیم ، نقش "نماز" در تخفیف یا از بین بردن كامل هر یك از عوامل قابل بررسی است. درباره تأثیر ایمان و "نماز" بر زمینه های روانی ، می توانیم به تأثیر عمده نماز در زدودن افسردگی و ایجاد امید و انگیزه زندگی در افراد اشاره نمود و این غیر از عوامل درونی و ناقل های عصبی شیمیایی ضد افسردگی است كه توسط نماز فعال می شود و ما در" تاثیر نماز بر کاهش افسردگی" از این مجموعه مقالات بدان اشاره نموده ایم.
به علاوه واضح است كه نمازگزار واقعی با "می و افیون" (كه عوامل محرك دیگری در تحریك به خودكشی هستند) ، میانه ای ندارد. در مورد تاثیر نماز بر رفع اختلالات شخصیت نیز در آینده طی چند نكته سخن خواهیم گفت.
در زمینه های اجتماعی از جمله انزوای سالخوردگان نیز تأثیر نماز نمود بارزی دارد ، دیدگاه معنوی و آخرت گرای نمازگزار سبب می شود كه به دوران پیری خویش ، به عنوان فرصتی برای تجدیید میثاق با پروردگار خویش و توبه و رهایی از گناهان بنگرد و درست به همین دلیل است كه پای ثابت مسجد های ما را پیران و خردمندان تشكیل می دهند.
گو این كه جامعه اسلامی و نمازگزار روابط توأم با احترام و ارزش را با این گروه افراد به واسطه سابقه اسلامی شان از ضروریات می داند.
اما در بعد بحران های شخصی ، مثلاً در مورد داغدیدگی ، باز هم دیدگاه معادنگر و تكرار "مالك یوم الدین" توسط نمازگزار او را به طور كلی ، حتی از فكر خودكشی نیز دور می سازد ، چرا كه دیدگاه معادنگر نمازگزار ، سخن مولای متقیان جهان حضرت علی « علیه السلام » را به یاد می آورد كه فرمودند: "گمان كنید این شخصی كه مرده است ، به مسافرتی دور و دراز رفته است و اگر روزی او از سفر باز نگردد ، شما برای دیدارش به همان سفر دور و دراز خواهید رفت."
به این ترتیب واكنش نشان دادن در مقابل داغدیدگی و سایر بحران های شخصی ، آن هم به شكل خودكشی در مورد مسلمان نمازگزار به كلی بعید به نظر می رسد. به خصوص كه "صبر و صلوة" قدرتمندترین دستاویزهای انسان در بحران های زندگی به حساب می آیند.
به قول رهبر عظیم الشان انقلاب:
"انسان در هر شرایطی به نماز محتاج است و در عرصه های خطر محتاج تر".

تاثیر نماز بر احساس امنیت روانی

سوره مبارکه انعام ـ آیه شریفه 82 :
پس کدامیک از دو دسته مردم سزاوار به امنیت اند (بگویید) اگر می دانید! (بگو): کسانی که ایمان آورده اند و ایمان خود را به ستم نیامیخته اند.

هر چند که در پزشکی و زیست شناسی امروزی ، واژه استرس به معانی متفاوتی به کار می رود ، اما بر اساس تعریف "هانس سلیه" (روانشناس مشهور) استرس در پزشکی و روانپزشکی معمولا اشاره به موقعیت های روانی و اجتماعی متنوعی دارد که قادر به ایجاد بیماری های جسمی و روانی و سایر اختلالات رفتاری است.
مطالعات "هاروی برنر" (محقق برجسته استرس) نشان می دهد که آمار مرگ و میر ، بیماری های جسمی ، خودکشی و دیگرکشی ، پذیرش به بیمارستان های روانی و زندان ها و ... در میان افرادی که در معرض استرس های گوناگون بوده اند ، به مراتب بیشتر از افراد عادی است.
از آنجا که زندگی انسان ها در عصر حاضر ، با استرس های بسیار متعدد و گوناگونی همراه شده است و با توجه به این که لازمه زیستن و تداوم زندگی ، سازش پذیری و مقاومت در برابر استرس هاست ، لزوم برخورداری انسان از وسایلی که درجه مقاومت او را در مقابل استرس ها افزایش بخشند و احساس آرامش و امنیت روانی را در وجود او حکمفرما سازند ، به وضوح احساس می شود.
چنانچه با دقت کافی و استناد به شواهد آماری به مکان هایی که استرس های متعدد زندگی ، افراد را به آنجا می کشاند (مکان هایی مثل مطب پزشکان ، بیمارستان های جسمی و روانی ، قبرستان جوانمرگ ها !؟ ، زندان ها و .. ) سری بزنیم متوجه می شویم که تعداد مذهبی ها ، در مقایسه با غیر مذهبی های حاضر در این قبیل جاها بسیار متفاوت است.
در کشور خودمان 90 درصد محکومان زندان ها را افراد بی نماز تشکیل می دهند. یا مثلا آمار بیماران بستری در بیمارستان ها که با نماز بیگانه اند ، به طرز باورنکردنی ، بیش از اشخاص مقید به نماز است.
این موضوع نه فقط در کشورهای مسلمان ، بلکه در سرتاسر جهان عمومیت دارد. به عنوان مثال: بررسی جوامع "هوتری‌" در آمریکای شمالی حاکی از آن بود که بروز اختلال روانی در آنها کمتر از سایر افراد جامعه است. جوامع هوتری نسبتا پایدار و منزوی هستند و در شرایط آرام کشاورزی و با عقاید دینی استوار زندگی می کنند.
بدین ترتیب می توان با فیلسوف بزرگ قرن اخیر "لیمان" هم عقیده بود ، آنجا که گفته است: "دین و مذهب در زندگی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد."
با این اوصاف "نماز" به عنوان برجسته ترین چهره ایمان ، نقش بزرگی در ایجاد امنیت روانی و توانایی مقابله با استرس ها در انسان ایفا می کند و اگر به یاد آوریم که بیش از 60 درصد مراجعه کنندگان به بیمارستان های عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند و بیماری های(روان تنی) در طب نوین روز به روز جایگاه مهم تری پیدا می کند ، می توانیم از دریچه تازه ای درباره ی نقش نماز در بیماری های جسمی سخن بگوییم.

تاثیر نماز بر بیماری های تیروئید

در اصطلاح لغوی مردم کرمان (به ویژه در گویش سیرجانی) ، از بیماری گواتر تیروئید باعنوان "غمباد" ‌(غم + باد) نام برده می شود. چرا که تجربه به آنها نشان داده است این بیماری که تظاهر عمده ی آن به صورت بزرگی منتشر غده تیروئید است ، بیشتر در اشخاصی بروز می کند که در معرض غم و غصه و ناراحتی بیشتری در طول زندگی خود بوده اند!
این باور قدیمی کرمانیان ، توسط منابع علمی جدید نیز تا حدودی تأیید می شود. چرا که" طی سالیان دراز ، پزشکان بروز پُرکاری تیروئید را متعاقب ناراحتی های هیجانی ، استرس و شوک های مختلف ، گزارش کرده اند؛ مثل داغدیدگی ، گرفتاری ها و بحران های زناشویی ، نگرانی های خانوادگی و مالی ، تصادف و ... (1)
هر چند که عوامل مختلفی ، بصورت پدیده های زنجیره ای و پی در پی ، در تیروئید ، بیماری ایجاد می کنند ، ولی شواهد محکم نشان می دهد که استرس های روانی ـ اجتماعی و گرفتاری های هیجانی می تواند اثر آشکاری در شروع بیماری داشته باشد.
بنابراین هر عاملی که سبب تخفیف و کاهش استرس ها شود ، می تواند به عنوان پیشگیری کننده از برخی بیماری های غده تیروئید مطرح گردد.
تلقین های امید بخش و زندگی ساز توأم با نماز که در صورت حضور قلب و توجه به مفاهیم نماز تجلی می کنند ، به نمازگزار حس همه جانبه امنیت روانی را هدیه می دهد که در مطلب قبلی به اختصار پیرامون ، آن سخن گفته ایم.
در اینجا نیز بد نیست اشاره کنیم ، در پاییز 1994 یک پزشک محقق آمریکایی به نام "ارنست - لی ـ رسی" پس از سال ها تحقیق ، مقوله ای به نام "پزشکی انسانی" را پیشنهاد داد که در آن "احساس" به عنوان پل ارتباطی میان "جسم و روح" معرفی شده است. بدین معنا که این محقق آمریکایی و همکارانش به اثبات رسانده اند که روان از طریق تصورات و احساسات انسان بر "ژن ها" تأثیر می گذارد و انقلاب نوین که متحول کننده عرصه علم خواهد بود ، ورود احساس و روان در دنیای پزشکی است. (2)
بدین ترتیب روح و روان قدرتمند نمازگزار می تواند پیشگیری کننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماری های جسمی (از جمله بیماری های تیروئید) باشد.

تاثیر نماز بر افزایش عمر

در سال های نخستین که این حقیر ، تحصیل طب را در تهران آغاز کرده بودم ، در برخورد با استاد بزرگ پاتولوژی ایران ، جناب آقای "دکتر کمال الدین آرمین" (1) همواره این سؤال در ذهنم نقش می بست که چه نیروی عظیم و خارق العاده ای وجود دارد که سبب می شود این مرد در اوج کهولت مقتدرانه بر کرسی تحقیق و پژوهش و تدریس همچنان تکیه بزند و در آستانه هشتمین دهه عمر خود اینچنین شاداب و دل زنده باقی بماند!
تا این که روزی سر کلاس درس استاد این راز بر ما دانشجویان آشکار شد. بدین سان که ، استاد هنگامی که مشغول تدریس اسلایدهای پیچیده و متنوع علمی مربوط به تشخیص های پاتولوژی بود ، ناگهان به اسلایدی رسید که به کلی با همه چیزهایی که در دانشکده پزشکی دیده بودیم فرق داشت!؟
بر روی آن اسلاید تنها یک بیت از حافظ شیراز نگاشته شده بود که:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد "توکل" بایدش
آن گاه استاد مدتی درباره توکل سخن گفت و به ما آموخت که والاترین و بالاترین قدرت پزشک برای تشخیص و درمان بیماری ها تنها توکل به باری تعالی است و دیگر هیچ.
ایمان متعالی و توکل بدون قید و شرط را یک بار دیگر من در ملاقات با پیر تاریخ ایران و پدر تاریخ کرمان ، استاد باستانی پاریزی دیدم. مرد جاودانه ای که هنوز حتی در دوران کهولت ، استوار و با عظمتی شگرف و ستودنی و بی آلایشی و بی ریایی بی نهایت خود ، زندگی اش را وقف ایران عزیز نموده است.
مشاهده بزرگانی چون آرمین ، باستانی پاریزی و ... و توجه به این نکته ی ظریف که بسیاری از مراجع تقلید بزرگ و مشایخ صوفیه که ایمان و ذکر خدا در جزء جزء زندگی اشان جاریست ، عمرهای طولانی و پر برکت می کنند ، آشکار کننده این مطلب است که میان "ذکر خدا" و فزونی طول عمر رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
توجیه علمی این موضوع نیز با توجه به فواید پزشکی مختلف نماز ، که ما در این مجموعه مقالات تنها به فرازهای کوچکی از آن اشاره کرده ایم ، روشن می شود. در این مورد حتی برخی از نویسندگان علت علمی طولانی شدن بی سابقه عمر حضرت صاحب الزمان (عج) را برای قرن ها ، تسلط همه جانبه و کامل ایشان بر مسایل جسمی و روانی بشر ، به حساب می آورند.
حضرت قائم (عج) همان بزرگ مردی است که والاترین حد نماز را به جای می آورد ، نمازی که پیوسته سزاوار ستایش و سلام ابدی است:
" السلام علیک حین تقوم ، السلام علیک حین تقعد ، السلام علیک حین تقرء ، السلام علیک حین تصلی ، السلام علیک حین تقنت ، السلام علیک حین ترکع و تسجد ، السلام علیک حین تهلل و تکبر ، السلام علیک حین تحمد و تستغفر ، السلام علیک حین تصبح و تمسی ، السلام علیک فی اللیل اذا یغشی و النهار اذا تجلی" (2)

تاثیر نماز بر کاهش سكته قلبی و مغزی

"سكته قلبی" شایع ترین علت مرگ و میر در ایالات متحده آمریكا و سایر ممالك صنعتی است. (1) این شیوع بالا در كشور ما نیز صدق می كند.
به علاوه سكته مغزی كه به عللی تقریبا مشابه سكته قلبی ایجاد می شود ، نیز عامل مهمی در مرگ و بروز ضایعات متعدد روانی و جسمی ، در ممالك مختلف به حساب می آید.
هر چند كه عوامل متعدد و گوناگونی ، به عنوان علل ایجاد كننده" سكته " شناسایی شده اند ، اما در این میان تاثیر روان بر ایجاد هر كدام از آن علل ، منجر به این شده است كه امروزه سكته ها را به عنوان قسمتی از اختلالات روانی تنی (بیماری هایی كه بر اثر تاثیر روان بر جسم ایجاد می شوند) بشناسیم.
مطالعات" فلاندر زانبار" در سال 1936 و مطالعات تكمیلی پزشكان دیگر در سال های بعد تا كنون ، این فرضیه را مسلم كرده است كه بین نوع شخصیت افراد و بروز سكته قلبی و مغزی در آنها رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
به علاوه این نكته مشخص است كه استرس های مداوم و طولانی با ایجاد شرایط خاص ، در رگ های خون دهنده به قلب و مغز ، زمینه را برای بروز سكته در این اعضاء مساعد می سازد. در این باره ، بسیاری از مؤلفین گزارش داده اند كه در موارد بسیار زیادی ، فشارهای شدید حرفه ای ، نگرانی های خانوادگی یا مالی ، افسردگی و خستگی قبل از بروز سكته ی قلبی وجود داشته است.
این مولفین نشان داده اند كه سطح كلسترول در خون افرادی كه تحت فشار فكری هستند ، بالا می رود و احتمال تشکیل لخته های خونی در رگ های قلب را که منجر به بروز سكته می شود ، افزایش می دهد.
متخصصین دیگر نیز یكی از مهم ترین عوامل منجر به سكته مغزی را ، تنش های هیجانی كه در پاسخ به گرفتاری ها ، كشمكش های روانی و استرس ها به وجود می آید ، ذكر نموده اند. (2)
بر این اساس حتی برای درمان مبتلایان به سكته كه جان سالم به در می برند ، علاوه بر درمان های طبی مختلف ، استفاده از داروهای روان پزشكی و حتی روان درمانی و رفتار درمانی نیز ، توصیه می شود. (3)
توجه به این نكته مهم است كه هر عاملی كه سبب تخفیف استرس ها و ایجاد امنیت روانی در شخص گردد و هر عاملی كه بتواند در برقرار كردن شخصیت متعادل در افراد موثر واقع شود ، می تواند تاثیر چشمگیری بر كاهش میزان سكته های قلبی و مغزی بگذارد. " نماز" با ایجاد ثبات در شخصیت و ایمنی بخشی در مقابل استرس ها ، خطر ابتلا به سكته های مغزی و قلبی را به شدت كاهش می دهد.
ما در مطالب مختلف این مجموعه نوشتار ، از احساس امنیت روانی ، كه بر اثر نماز برای انسان حاصل می گردد و نقش حفاظتی كه نماز در مقابل اضطراب ها و استرس های حاد و مزمن زندگی ایفا می كند ، سخن گفته ایم و خواهیم گفت. به علاوه طی مطالب بعدی راجع به تاثیر نماز بر اختلالات شخصیت و نحوه ای كه نماز از آن طریق شخصیتی باثبات و متعادل ایجاد می كند ، به بحث مختصری خواهیم پرداخت.
با توجه به مجموعه مباحث مذكور و با توجه به این كه دانستیم در بروز سكته های قلبی و مغزی ، علاوه بر نوع شخصیت افراد ، استرس های حاد و مزمن زندگی نیز نقش موثری دارند ، می توانیم به این نكته درخشان دست یابیم كه" نماز" با ایجاد ثبات در شخصیت و ایمنی بخشی در مقابل استرس ها ، خطر ابتلا به سكته های مغزی و قلبی را به شدت كاهش می دهد.

تاثیر نماز بر زخم های گوارشی

"زخم معده" و"زخم اثنی عشر" از شایع ترین موارد مراجعه ی افراد به پزشكان داخلی و جراحان به حساب می آید كه در بروز این مشكلات، عوامل مختلفی دخالت دارند. یکی از این عوامل، وجود نوعی میكروب به نام "هلیكو باكتر پیلوری" می باشد که در دستگاه گوارش عده زیادی از مبتلایان به زخم های گوارشی، دیده شده است.
اما اعتقاد عامیانه ای در فرهنگ ایرانی وجود دارد، كه مثلا وقتی مادرها یا مادربزرگ ها، از شلوغی و آزار بچه ها و نوه های خویش، به ستوه می آیند، خطاب به آنها می گویند: بس است دیگر! از دست تو زخم معده گرفتم!؟ صحت این صحبت عامیانه یعنی وجود ارتباط میان غم و غصه و بروز زخم های گوارشی، توسط منابع علمی جدید كاملا تایید می شود:
"مشاهدات بالینی طی سالیان طولانی نشان داده است، كه علایم زخم های گوارشی ممكن است در اثر تغییرات هیجانی بیمار، یا تجربه شرایط استرس زای مختلف، شروع یا تشدید شود."(1)
در راستای این فكر، مطالعه ای كه روی هزاران نفر از افراد خوانده شده برای خدمت سربازی در ایالات متحده آمریكا، انجام گرفته است، نشان می دهد كه زخم های گوارشی بیشتر در افرادی پیدا می شود كه هم میزان ترشحات معدی(به خصوص اسید معده) در آنها بالاتر از حد طبیعی است، وهم دچار برخی واكنش های هیجانی هستند که باعث ایجاد زخم گوارشی درآنها می شود.(2)
در این مورد"فرانس الكساندر" به ترسیم شخصیت های خاصی از نظر روانی می پردازد كه زخم های گوارشی در آنها بیشتر بروز پیدا می کند.(3)
به این ترتیب این مجموعه نكات را باید در ایجاد تسكین روانی در مبتلایان به زخم های گوارشی، در نظر داشت.
با این اوصاف می توان توجیه كرد كه عوامل تسكین دهنده ی روان،(به خصوص در صدر آنها عوامل مذهبی) می توانند نقش عمده ای در كاهش دادن زمینه ابتلا به زخم های گوارش ایفا كنند و در این مورد در كشور ما جای تحقیق ها و پژوهش های جامع آماری، كه به مقایسه معنی دار میان نمازگزاران و تارك الصلوه ها، در مورد میزان ابتلا به بیماری های مورد بحث، در طب روان تنی، از جمله زخم های گوارشی بپردازند، به شدت خالی است.
اما آنچه كه با استناد به شواهد نظری می توان استنتاج كرد(یعنی با روشی كه نویسنده این مجموعه مقالات با توجه به امكانات محدود خود، ناگزیر به آن بوده است) این است كه:
"نماز به عنوان یك واكسن قدرتمند در ایمنی بخشی در مقابل استرس ها و ناملایمات زندگی و ایجاد احساس امنیت روانی در اشخاص و مهم تر اینکه با ایجاد ثبات در شخصیت و برقرار كردن تعادل روانی، می تواند اثر شگرفی بر همه مشكلات جسمی، كه به شدت تحت تاثیرات روانی هستند بگذارد.

تاثیر نماز بر شخصیت منزوی(اسكیزوئید)

برخی روان پزشكان ایرانی" شخصیت منزوی" را به عنوان بهترین ترجمه، به جای"شخصیت"اسكیزوئید"(Schizoid) پیشنهاد كرده اند، چرا كه مبتلایان به این اختلال، عمری را در كناره گیری از اجتماع گذرانده اند و در نظر دیگران آدم هایی مردم گریز، منزوی و تنها هستند.(1) مطالعات آماری در ایالات متحده آمریكا، احتمال این كه از هر 100 آمریكایی، حدود 7 نفر مبتلا به این اختلال باشند را مطرح كرده است كه دلالت بر شیوع بالای آن دارد.
مبتلایان به این حالت بیشتر مشاغل انفرادی كه حداقل تماس با دیگران را ایجاب می كند، انتخاب می كنند و حتی برخی كار شبانه را به كار روزانه ترجیح می دهند تا مجبور به مدارا با افراد بیشتری نباشند.
این افراد آرام، مردم گریز، درون گرا و غیر اجتماعی هستند و ضمن كناره گیری و عدم دخالت در امور روزمره، به دیگران چنان اهمیتی نمی دهند و شاید اگر مختصر ذوق ادبی هم داشته باشند، با برداشتی سطحی از این بیت مشهور عارفانه، پیوسته زمزمه می كنند:
دلا خوكن به تنهایی كه از تن ها بلا خیزد سعادت آن كسی دارد كه از تن ها بپرهیزد
همین وضعیت آنهاست كه باعث می شود، غیر از بستگان درجه یك، دوستان نزدیك یا محرم خاصی نداشته باشند و علاوه بر آن هیچ میلی نیز برای ایجاد روابط نزدیك با دیگران در خود احساس نكنند.
روش های مورد استفاده در روان پزشكی امروز، برای درمان این عارضه اعم از روان درمانی، گروه درمانی و یا حتی دارو درمانی، به خصوص در شرایط و امكانات كشور ما چندان عملی و كاربردی نمی باشند. اما چنانچه در پیشگیری یا درمان این اختلال شخصیتی، روش عملی بی نظیری را جویا باشیم، كلمه درخشان" نماز" باز هم راه گشا خواهد بود.
توصیه مؤكد اسلام مبنی بر اقامه نمازهای واجب یومیه به جماعت و علاوه بر آن، بانگ روح افزای نماز جمعه در فرا خواندن به یك اجتماع شكوهمند و پر شور هفتگی به عنوان سمبل بزرگی از اصالت "اجتماعی بودن" و ترك رهبانیت در همه تعالیم اسلامی مطرح اند و گویی همه این قبیل تعالیم، خود به خود نمازگزار را از گوشه نشینی و تنهایی، به بطن اجتماع می كشاند.
به علاوه، نكته مهم دیگری كه در آموزش های متعالی نماز در زدودن روحیه انزوا و مردم گریزی در انسان، خودنمایی می كند، این مطلب است كه فعل های موجود در سوره مباركه" حمد" (به عنوان"ام الكتاب" و هسته اصلی نماز و تعالیم اسلامی)، همه به صورت جمع ادا می شوند:(ایاك نعبد و ایاك نستعین، اهدنا صراط المستقیم)
به قول استاد ارجمند، جناب آقای" دكتر حسن توانایان فرد" در كتاب ارزشمند "بهره وری در آموزش های نماز": این كه "نعبد" می گوییم و نه "اعبد" و این كه "نستعین" می گوییم و نه "استعین"، به عبارت دیگر این كه می گوییم "می پرستیم" و نه "می پرستم" و می گوییم "كمك می جوییم" و نه "كمك می جویم"، یعنی ضمیر جمع به كار رفته و نه ضمیر متكلم وحده، به این دلیل است كه به ما بیاموزد، در اسلام، جمع مقدم بر فرد است.(2)
این مطلب، یعنی وجود ضمایر جمع و تكرار"ما بودن" و نه "من بودن" در جای جای نماز عمومیت دارد و در اساسی ترین اذكار نماز به چشم می خورد؛ مثلا در سلام دوم نماز می گوییم:(السلام علینا و علی عباد الله الصالحین) و یا حتی در معروف ترین دعاهای مستحب در قنوت، دعا می كنیم:( ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار)
نماز نه تنها از ابتلا به اختلال اسكیزوئید پیشگیری می كند، بلكه توانایی آن را دارد كه مبتلایان به این عارضه را برای همیشه از كنج عزلت، به قلب جامعه بكشاند

تاثیر نماز بر احساس امنیت روانی


سوره مباركه انعام ـ آیه شریفه 82 :
پس كدامیك از دو دسته مردم سزاوار به امنیت اند (بگویید) اگر می دانید! (بگو): كسانی كه ایمان آورده اند و ایمان خود را به ستم نیامیخته اند.

هر چند كه در پزشكی و زیست شناسی امروزی، واژه استرس به معانی متفاوتی به كار می رود، اما بر اساس تعریف "هانس سلیه" (روانشناس مشهور) استرس در پزشكی و روانپزشكی معمولا اشاره به موقعیت های روانی و اجتماعی متنوعی دارد كه قادر به ایجاد بیماری های جسمی و روانی و سایر اختلالات رفتاری است.
مطالعات "هاروی برنر" (محقق برجسته استرس) نشان می دهد كه آمار مرگ و میر، بیماری های جسمی، خودكشی و دیگركشی، پذیرش به بیمارستان های روانی و زندان ها و ... در میان افرادی كه در معرض استرس های گوناگون بوده اند، به مراتب بیشتر از افراد عادی است.
از آنجا كه زندگی انسان ها در عصر حاضر، با استرس های بسیار متعدد و گوناگونی همراه شده است و با توجه به این كه لازمه زیستن و تداوم زندگی، سازش پذیری و مقاومت در برابر استرس هاست، لزوم برخورداری انسان از وسایلی كه درجه مقاومت او را در مقابل استرس ها افزایش بخشند و احساس آرامش و امنیت روانی را در وجود او حكمفرما سازند، به وضوح احساس می شود.
چنانچه با دقت كافی و استناد به شواهد آماری به مكان هایی كه استرس های متعدد زندگی، افراد را به آنجا می كشاند (مكان هایی مثل مطب پزشكان، بیمارستان های جسمی و روانی، قبرستان جوانمرگ ها !؟ ، زندان ها و .. ) سری بزنیم متوجه می شویم كه تعداد مذهبی ها، در مقایسه با غیر مذهبی های حاضر در این قبیل جاها بسیار متفاوت است.
در كشور خودمان 90 درصد محكومان زندان ها را افراد بی نماز تشكیل می دهند. یا مثلا آمار بیماران بستری در بیمارستان ها كه با نماز بیگانه اند، به طرز باورنكردنی، بیش از اشخاص مقید به نماز است.
این موضوع نه فقط در كشورهای مسلمان، بلكه در سرتاسر جهان عمومیت دارد. به عنوان مثال: بررسی جوامع "هوتری‌" در آمریكای شمالی حاكی از آن بود كه بروز اختلال روانی در آنها كمتر از سایر افراد جامعه است. جوامع هوتری نسبتا پایدار و منزوی هستند و در شرایط آرام كشاورزی و با عقاید دینی استوار زندگی می كنند.
بدین ترتیب می توان با فیلسوف بزرگ قرن اخیر "لیمان" هم عقیده بود، آنجا كه گفته است: "دین و مذهب در زندگی به انسان اطمینان و تكیه گاه روحی می بخشد."
با این اوصاف "نماز" به عنوان برجسته ترین چهره ایمان، نقش بزرگی در ایجاد امنیت روانی و توانایی مقابله با استرس ها در انسان ایفا می كند و اگر به یاد آوریم كه بیش از 60 درصد مراجعه كنندگان به بیمارستان های عمومی، در واقع از یك مشكل روانی رنج می برند و بیماری های(روان تنی) در طب نوین روز به روز جایگاه مهم تری پیدا می كند، می توانیم از دریچه تازه ای درباره ی نقش نماز در بیماری های جسمی سخن بگوییم.

تاثير نماز بر سلامت جسمي كودكان

و أمر اهلك بالصلوه و اصطبر عليها
و خانواده ات را به نماز و صبر نمودن بر آن امر كن
(سوره مباركه طه ـ آيه شريفه 132)
سلامت كودكان، از آرزوها و ايده آل هاي همه جوامع بشري است، از اين رو مجامع بين المللي متعددي با قصد حمايت از سلامتي كودكان به وجود آمده اند. اما آنچه كه كمتر مورد توجه همه اين مجامع بوده است، توجه به نقش عميق دستورات ديني در ايجاد سلامتي کودکان باشد.
به عنوان مثال حدود دو دهه پيش، مجامع علمي جهان، شير مادر را براي شيرخواران ، بي كفايت تشخيص دادند و اقدام به تهيه شير خشكي كه گمان مي بردند، مفيدتر از شير مادر است، نمودند و انواع شير خشك را با تبليغات وسيع به نفع آنها و عليه شير مادر، به بازار فرستادند. اين در حالي بود كه از قرن ها پيش در آيات استوار قرآن از جمله آيه شريفه 233 از سوره مباركه بقره و آيه 12 از سوره مباركه لقمان، چند بار تاكيد بر استفاده از شير مادر، آن هم تا
سن دو سالگي شده بود. با اين وجود بسياري از مادران(از جمله حتي مادران مسلمان)، گول تبليغات علمي را خوردند و به كودكان خود به جاي حياتي ترين ماده غذايي كه توسط آفريدگار هستي توليد و توصيه شده بود، شير خشك بي خاصيت و مضر ساخت انسان ها را خوراندند.
اما چند سال بعد با پيشرفت دانش، برخي برتري هاي شير مادر، روشن شد و اين بود كه دامنه تبليغ عليه آن محدود تر شد و علم نسبي بشر اعلام كرد: "شير مادر، حداقل تا
6 ماهگي مفيدترين ماده غذايي براي كودكان است" كه اين دستور نيز هنوز، با دستور قرآني، كمي متناقض به نظر مي رسيد. تا اين كه آخرين تلاش هاي بشر براي بررسي هر چه بيشتر محتويات شير مادر و شناسايي اجزاي آن به نتيجه رسيد و كار به آنجا كشيد كه سرانجام در سال هاي اخير، علم به اين حقيقت اعتراف كرد كه : شير مادر ، آن هم تا دو سال، ضروري ترين، اساسي ترين و حيات بخش ترين نياز كودك به شمار مي آيد و محروميت كودك از شيرمادر، او را در معرض طيف بسيار وسيعي از بيماري هاي جسمي و رواني، قرارمي دهد و آيات شكوهمند قرآن و فرمايشات معصومين(ع) در اين مورد همچنان استوار و درخشان بر جاي خود بود.(1)
با اين مقايسه مي توان نتيجه گرفت كه وقتي يكي از ساده ترين دستورهاي قرآني تا بدين حد در تامين سلامت كودكان نقش دارد، دستورات مؤكد و مكرر آن(مثل نماز) تا چه اندازه اي مفيد و سودمندند.
واقعيت اين است كه سودمندي نماز براي سلامت جسمي كودكان، به وضوح قابل مشاهده است. از جمله اين كه با پايبندي به نماز در جامعه، مي توان به راحتي با آن گروه از بيماري هاي مادرزادي بسيار شايع در نوزادان كه بر اثر فسادهايي مانند اعتياد، الكليسم، بيماري هاي مقاربتي و ... به وجود مي آيند، مبارزه نمود.
"
كودك آزاري" كه بخش مهمي از علل بستري و مراجعه كودكان به مراكز پزشكي و روان پزشكي را تشكيل مي دهد، در پرتو نماز و در جامعه نمازگزار، بي معني به حساب مي آيد.
عفونت هاي گوناگوني كه در كودكان ايجاد بيماري مي كنند، توسط نماز تعديل مي شوند؛ به عنوان مثال به اثبات رسيده است كه بخش مهمي از مرگ و مير نوزادان در بدو تولد به دليل تماس با بدن آلوده اطرافيان(از جمله دست هاي آنها) است كه طهارت دائمي ناشي از نماز مي تواند يك عامل مهم پيشگيري از اين قبيل مرگ ها باشد.
اگر به اين قبيل مثال ها، فوايد ديگر ناشي از زندگي يك كودك، در خانواده ي مذهبي را اضافه كنيم(مثلا سنت حسنه
ختنه کردن نوزادان پسر كه خطر عفونت هاي ادراري را در آنها تا صد برابر كاهش مي دهد و يا عادت پيدا كردن به مسواك و ...)، خواهيم ديد كه چگونه تعاليم اسلامي، كودكان را در معرض سلامت جسماني قرار مي دهد.
از آنجا كه بخش عمده اي از بيماري هايي عفوني شايع در کودکان از جمله
حصبه(تيفوئيد)، فلج اطفال ، هپاتيت A و ... از طريق مدفوعي ـ دهاني( Fecal-Oral) انتقال مي يابند، مي توان با آموزش وضو به كودكان كه در واقع نوعي آموزش پاكيزگي و طهارت است،از ميزان بروز و شيوع اين بيماري ها به شدت كم نمود، همان طور كه امروزه در ممالك پيشرفته غربي، آموزش شستن دست ها قبل از صرف غذا(كه اتفاقا با اوقات نماز، تقريبا مقارنت دارد) از اصول اوليه اي است كه به کودکان، در مدارس ابتدايي، آموزش داده مي شود.
علاوه بر محاسن جسمي بسيار متعددي كه از زندگي يك كودك در يك خانواده مومن و نمازگزار، براي او حاصل مي شود(از جمله اين كه مادر مومن كودك، با اقتداي به قرآن و سخن معصومين(ع) كودكش را تا دو سال كامل شير مي دهد و اين وظيفه بي نهايت بزرگ را به بهانه اي ، از جمله
اشتغال در بيرون منزل و ... رها نمي كند و در نتيحه كودك خود را در مقابل طيف وسيعي از بيماري هاي مرگبار جسمي و رواني، انحرافات و اعتياد و ...در آينده ايمن و واكسينه مي كند)(2)، مي توان بدين نكته مهم نيز توجه نمود كه ملكه شدن عادت حسنه نماز در خود كودك، صرف نظر از عظمت هاي معنوي بي شمار آن، به خاطر فوايد پزشکي فراواني كه در نماز يافت مي شود، سبب خواهد شد كه همه اين محاسن در آينده، كودك را همراهي كند و او را در ساختن يک زندگي سالم و موفق ياري دهد.

تاثیر نماز بر صفت تکبر

حضرت علی (علیه السلام): نماز، داروی تكبر است.
نارسیس نام پسر جوان افسانه ای است، كه در دوران قدیم، تصویر خود را در آب زلالی مشاهده کرد و نه یك دل بلکه صد دل، عاشق خود شد!؟ و این داستان عجیب، وجه تسمیه ای برای معرفی نوعی اختلال موسوم به اختلال شخصیت خود شیفته (1) (narcissistic personality disorder) گردید.
افراد مبتلا به این اختلال، دچار احساس عمیق اهمیت شخصی و خود بزرگی بینی هستند و به نوعی به بی نظیر بودن خودشان اعتقاد دارند. این اختلال عمیق شخصیتی كه در اوایل بزرگسالی ظهور می کند، روی افكار، اعمال و رفتار شخص به شدت تاثیر می گذارد. بدین صورت كه آنها خود را آدم های خاصی می پندارند و انتظار دارند كه به طور خاصی با آنان مدارا شود. اینان هرگز تحمل انتقاد را ندارند و چنان چه كسی از آنان انتقادی بكند، دچار خشم می گردند یا ممكن است آنچنان به رفتار خود اطمینان داشته باشند كه شخص انتقاد كننده را جز ابلهی بیش به شمار نیاورند و نسبت به انتقاد او "كاملا" بی تفاوت باشند.
خودشیفته ها، چنان چه کمی استعداد یا موفقیت در زمینه ای داشته باشند، در آن مورد به شدت مبالغه می كنند و انتظار دارند بدون هیچ دلیلی با آن ها به صورت فردی بی نظیر، مخصوص و استثنایی رفتار شود!
این بیماران برای رسیدن به اهداف خود، به راحتی از دیگران سوء استفاده می كنند و در اشتغال ذهنی دائم، با مفاهیمی چون: موفقیت، قدرت، استعداد درخشندگی، زیبایی و ایده آلیسم به سر می برند و پیوسته در پی شكار اظهارات محبت آمیز و تعریف و تمجید دیگران می باشند.
نمونه مبتلایان به این اختلال را، در جامعه ما نیز بسیار می توان یافت. مثلا كسانی كه تصور می كنند ضرورتی ندارد آن ها هم در صفی كه دیگران منتظر ایستاده اند، انتظار بكشند!
این تافته های جدا بافته كه خود را بر همه چیز و همه كس ترجیح می دهند، با عناوینی چون: از خود متشكر، خودخواه، مغرور، متکبر، از خود راضی و .. در جامعه ایرانی شناخته می شوند و با این صفت بد خود، ناراحتی های متعددی را برای خود و اطرافیان شان ایجاد می كنند.
به اعتقاد بسیاری از روان پزشكان درمان "اختلال شخصیت خود شیفته" بی نهایت مشكل است، چون برای پیشرفت درمان، خود این افراد باید دست از خودشیفتگی بردارند كه این كار راحتی نیست و در واقع هنوز داروی شیمیایی كه بر"عدم تعادل ناقل های عصبی" مربوط به خودخواهی انسان غلبه كند، ساخته نشده است.
اما پزشكان معنوی بشر، از قرن ها پیش، راه حل های بی نظیر و درخشانی، برای مقابله با خودخواهی و تكبر او پیشنهاد كرده اند كه بنا بر فرمایش حضرت علی (ع) در صدر این راه حل ها، "نماز" جای دارد.
در مطالب قبلی گفتیم كه در سرتاسر اذكار نمازهای یومیه، ضمایر متكلم مع الغیر(جمع) به جای ضمایر متكلم وحده(مفرد) به كار رفته است، به این معنی كه پیوسته "ما بودن" و نه "من بودن" در نماز، تكرار و تلقین می گردد و این موضوع در رفع بسیاری از اختلالات پیچیده شخصیتی، از جمله اختلال شخصیت اسكیزوئید(منزوی)، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت اسكیزوتایپی( اسرار آمیز)، اختلال شخصیت خودشیفته و .. نقش مهم و اساسی دارد. چرا كه در همه این اختلالات برتری "من" نسبت به "ما" زیر بنای بیماری به حساب می آید.
در حالی كه در جریان نماز این "ما" است كه اهمیت می یابد و" من" بودن انسان(به عنوان مثال خودخواهی و تكبر او ) به فراموشی سپرده می شود.
اما جالب این جاست كه در اذكار نماز تنها یك جا سخن از" من" به میان می آید و آن زمانی است كه بنده ی ناتوان، در نهایت ذلت در مقابل پروردگار خود، كرنش می كند و به ركوع می رود. پس آن گاه خود را در مقابل آفریننده خویش به خاك می اندازد و به سجده می رود و می گوید: سبحان ربی الاعلی و بحمده.
"سجده" در روایات بالاترین مرتبه قرب نمازگزار، به پروردگار معرفی شده است. (2)
شاید سخن گفتن از"من" در لحظاتی سرشار از خشوع و هنگام افتادن به خاك، و فلسفه آن كه سجده نزدیك ترین حالت بنده نسبت به خدا معرفی شده است، این نكته باشد كه "من" را باید از میان برداشت و به خاك سپرد تا به "او" نزدیك شد. به قول ملامحسن فیض كاشانی (ره) :
با من بودی ، منت نمی دانستم
یا من بودی ، منت نمی دانستم
چون"من" شدم از میان، تو را دانستم
تا من بودی، منت نمی دانستم

تاثير نماز بر ثبات شخصيت

"ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا"
پروردگارا! صبر و شكيبايي را بر ما فرو ريز و قدم هاي مان را(در زندگي) ثابت و پايدار بنما.
(سوره مباركه بقره ـ آيه شريفه 250)
"شخصيت" در تعريف روان شناسي و روان پزشكي، معرف مجموعه اي از صفات، رفتارها، افكار و تمايلات عاطفي و هيجاني هر فرد مي باشد كه او را از ديگران متمايز مي كند.
دانش امروز، عوامل شكل دهنده شخصيت انسان را در دو گروه دروني و بيروني طبقه بندي مي نمايد. صرف نظر از عوامل دروني و جسمي تاثيرگذار بر روي شخصيت(از جمله مسائل ژنتيكي، وضعيت فيزيكي و ظاهري بدن، مسائل هورموني و شيميايي و ...)، عوامل بيروني(محيطي) نقش عمده اي را در شكل دادن به شخصيت انسان ايفا مي كنند.
اين عوامل بيروني شامل موارد زير است:
1- تاثير والدين و خانواده
2- عوامل فرهنگي ـ اجتماعي
3- تجارب زندگي(1)
تاثير هر كدام از اين عوامل بر شخصيت انسان توسط مطالعات متعدد پژوهشي به اثبات رسيده است.(2)
با توجه به نقش اين عوامل بر روي شکل گيري شخصيت، مي توان رسيدن به ثبات شخصيت و برخورداري از آرامش و پايداري شخصيتي را يكي از ايده آل ترين، خواسته هاي بشري دانست، چرا كه وجود ناهنجاري در هر كدام از عوامل شكل دهنده ي شخصيت مي تواند اثرات فاجعه آميزي مثلا به صورت اختلالات پيچيده و متعدد شخصيتي بار آورد كه از جمله اين اختلالات به سه نمونه(پارانوئيد،اسکيزوئيد و نارسيستيک) در نكات پيشين اين مجموعه مقالات و تاثير نماز در رفع آن ها، اشاره شده است.
اما "بي ثباتي شخصيت" يا "پسيكوپاتي" كه گاهي در ممالك غربي، از اصطلاح آن براي برچسب زدن به مخالفان سياسي و مذهبي نيز استفاده مي شود(3)، دلالت بر يك نوع شايع از اختلال شخصيت دارد كه مبتلايان به آن از تغييرات دائمي حالات و رفتارها و افكار رنج مي برند، به نحوي كه هر لحظه به رنگي در مي آيند و نغمه جديدي ساز مي كنند!
اين بيماران بدون آن كه با عنوان بيمار شناخته شوند، به وفور در جامعه حضور دارند و كساني هستند كه از كمترين درجه سازگاري و انطباق در خانه، مدرسه، محل كار يا حتي در امر ازدواج برخوردارند؛ به عنوان مثال به تغيير مكرر شغل مي پردازند يا گروه و جناح سياسي خود را پيوسته تغيير مي دهند.
مبتلايان به اين اختلال كه در جامعه ايراني ما با عناويني چون بوقلمون صفت، عضو حزب باد، دم دمي مزاج و ... معرفي مي شوند، در واقع از بيماري "بي ثباتي عمومي شخصيت" رنج مي برند .
با اين كه موارد درماني متعددي در كتب روان پزشكي براي درمان اين بيماران گفته مي شود(از جمله اينكه در دارو درماني گروهي از اين افراد كه دچار اختلال ريتم مغزي هستند، از داروهاي محرك دستگاه عصبي استفاده مي گردد) اما از ديدگاه ما، "نماز" باز هم مي تواند ايفاگر نقش بسيار مهمي در پيش گيري و درمان اين اختلال عميق شخصيت باشد.
پذيرفتن مطلق و تسليم در مقابل "يك دين" و پيروي از "يك مذهب" و پيمودن "يك راه" كه همانا صراط مستقيم است، ويژگي مهم و برجسته نمازگزاران است. نمازگزار ضمن تكرار مكرر "يك مجموعه" از الفاظ و اذكار واحد در طي نمازهاي روزانه خود، پيوسته "يك عقيده واحد" و "يك خط مشي مشخص" را در زندگي خود دنبال مي كند و بدين ترتيب گويي "يك شخصيت ثابت" و "يك روش و منش معين" و "يك ايدئولوژي هميشگي" را براي خود انتخاب مي نمايد و در حين تكرار جزء به جزء اصول اساسي ايدئولوژي خود در نماز(كه همگي آن اصول در مضامين نماز متجلي است)، پيوسته به تثبيت شخصيت واحد و ثابت خود مي پردازد. بدين ترتيب براي آن گروه كه نماز را تكرار مكررات مي دانند، شايد توجه به همين يك نكته كافي باشد كه در وراي همين تكرار هميشگي، موهبت بزرگ ثبات شخصيت و تعادل كامل رواني نهفته است كه مي توان آن را به نوعي سر منشا تمام موفقيت هاي بشري در عالم ماده و معنا دانست.

دستور شیخ بهائی برای حاجت

عارف بزرگ شیخ بهائی در کتاب نقش سلیمانی آورده است که هر
وقت حاجتی داشتی وقت نماز عشا 70 بار این آیه را بخوان و بعد از
هر ظالمین که در آیه امده حاجت خودت را بخواه

یا حَیُّ و یا قَیُّوم بِحَقِّ لا اِلهَ اِلّا اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین